24
یادداشت/

برنده نامشخص سریال آقازاده‌ و شکستن خط قرمزها

  • کد خبر : 12241
  • ۲۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۴
برنده نامشخص سریال آقازاده‌ و شکستن خط قرمزها
آنچه که در آقازاده وجود داشت عبور فراوان و بدون مرز از خط قرمزها بود. خطی که شاید هر کارگردانی نتواند به آن دست بزنند چون بوی توقیف و سانسور به مشام خواهد رسید.

تبریزمن – محمد جلالی: سریال  آقازاده پس از ۲۹ قسمت به خط پایان خود رسید. سریالی که در پایان تکلیفش را با خودش و مخاطبانش مشخص نکرد! نفهمیدیم که «آقازاده» مستندی است که می‌شود به آن اعتنا کرد و یا داستانی است که بر اساس رؤیاهای نویسنده ساخته و پرداخته شده است.

آنچه که در آقازاده وجود داشت عبور فراوان و بدون مرز از خط قرمزها بود. خطی که شاید هر کارگردانی نتواند به آن دست بزنند چون بوی توقیف و سانسور به مشام خواهد رسید؛ همانند بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌هایی که هنوز پشت خط قرمز توقیف مانده‌اند مثل فیلم سیاسی «دیدن این فیلم جرم است!» که به تازگی قاچاق شد.

اما باید دید آقازاده چگونه مثل اخراجی‌ها توانست خط قرمزها را بیان کند اما مجوز انتشار بگیرد؟!

در این سریال، آقازاده‌های خوب و بد به جان هم افتاده بودند و مردم تماشاچی جنگ آنان شدند! جنگی که کردارشان و گفتارشان برای مردم چندان ملموس نبود از خودروهای آنچنانی، تابلوهای هنری که به قیمت‌های نجومی خریداری می‌شد تا زندگی از هم گسیخته آقازاده‌هایی که در آن امید رنگ و معنایی نداشت و شاید همین باشد که هنوز هم سریالی مثل «پایتخت» با تمام ضعف‌هایش، بیننده دارد و مخاطبانش حاضرند بارها و بارها تکرار آن را ببینند. مسئله‌ای که بعید به نظر می‌رسد برای سریالهایی مثل «آقازاده» و «دل» اتفاق بیفتد.

در سریال آقازاده شخصیت‌های فیلم را می‌شد در دنیای این روزهای ایران جستجو نمود.

مهدی سلطانی سروستانی، در نقش دکتر بحری، محمد علی نجفی را به یادها می‌آورد.

حسن با نقش آفرینی جمشید هاشم‌پور، شبیه اکبر طبری بود. مردمی پشت پرده تمام خلاف‌ها!

سینا مهراد در نقش حامد شبیه رسول قهرمانی نماینده دادستان تهران بود!

دیبا زاهد در سریال آقازاده که نقش سارا را بازی می‌کرد به خوبی میترا استاد همسر دوم دکتر نجفی شهردار سابق تهران را تداعی می‌نمود.

مهدی کوشکی در نقش الکس، پرونده باند قاچاق دختران و الکس واقعی را معرفی کرد که در مالزی دستگیر شد.

آقازاده فیلمی بی‌طرف نبود! به گونه‌ای که مو به مو و لوکیشن به لوکیشن بنا داشت داستان شهرداری را که اقدام به قتل همسر خود کرد، بیان کند و کاملاً بیننده را به یاد صحنه‌هایی بیندازد که در تلویزیون پخش شد اما صداقتی در کار نبود بلکه نویسنده‌ی این سریال، شهردار واقعی و وزیر فیلم را یک مفسد اقتصادی معرفی کرد مسئله‌ای که هرگز در عالم واقعیت بیان نشد!

تا پیش از قسمت بیست و ششم نیما بحری مفسد اقتصادی و پدرش که حالا وزیری قاتل شده و پشت پرده ماجرای پسر قرار داشت با اقدام عجیب نویسنده مظلوم، بی‌گناه و قربانی نشان داده شدند اما در ۳ قسمت پایانی نویسنده انگشت اتهام را به کاراکتر دیگری به نام «حسن» نشانه گرفت؛ کسی که زندانی به اندازه و قد و قواره خود نمی‌دید.

دسیسه و توطئه، صیغه‌‌های ساعتی، پرورش پرستو و قربانی کردن آنها، دست زدن به صورت جنس مخالف با دستکش و کشتن شدن افراد با متدهای هالیوودی از جمله مُردن در وان حمام، پرس شدن در خودروی آنچنانی، تیراندازی با تفنگ دوربین‌دار از فاصله دور و حذف کاراکتری تأثیرگذار در فیلم همه نکاتی بود که آقازاده را متفاوت کرد.

به لحاظ فنی آقازاده باز هم همچون سریال «دل» که اخیراً پخشش در نمایش خانگی پایان یافت به ورطه تکرار افتاده بود. تکرار و تکرار از صحنه‌هایی که در هر ۲۹ قسمت آمد و بیننده را خسته کرد.

اما یک نکته مثبت آن است که آقازاده خط قرمزها را جابجا نمود و باید دید در ادامه دیگر کارگردانان مستقل اجازه بازی با آن را دارند که اگر این چنین شود آقازاده می‌تواند شروعی برای تأثیرگذاری در سینما و سریالهای سیاسی ایران قلمداد گردد…

لینک کوتاه : http://tabrizeman.ir/?p=12241

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.