8
پیشکسوت ادبیات آذربایجان در گفت‌وگو با "تبریزمن" از ضعف جلسات ادبی تبریز سخن می‌گوید؛

شاعران با عظمتی در انجمن‌های ادبی سراغ نداریم!

  • کد خبر : 10200
  • ۲۰ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۹
شاعران با عظمتی در انجمن‌های ادبی سراغ نداریم!
ما شاعران بزرگی از زمان صبا تا شهریار داشته‌ایم، اما اکنون شاعران باعظمتی در انجمن‌های ادبی سراغ نداریم، کسانی که قریحه ادبی دارند باید در جلسات ادبی استعدادیابی شوند تا آینده ادبی ما تضمین گردد.

سرویس ادبی تبریزمن – برگزاری جلسات ادبی همواره مورد توجه فعالان و علاقه‌مندان حوزه ادبیات قرار گرفته و موجب تشویق و ترغیب شاعران جوان جهت تداوم فعالیت در عرصه شعر و داستان گردیده است.
برخی از شاعران جوان به نحوه برگزاری جلسات ادبی در تبریز انتقاد دارند که از عدم مدیریت و برنامه ریزی اصولی توسط متولیان حوزه فرهنگ آذربایجان و تنگ نظری مسئولان نشات می گیرد.
پیشکسوت ادبیات آذربایجان با بیان اینکه باید به شعر و ادبیات آذربایجان توجه خاصی به عمل آید می‌گوید: شاعران در آگاهی و بیداری مردم نقش پررنگی را دارند و باید در جامعه کارساز باشند.
“علی اصغر عزیزپور” یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های جامعه در بخش فرهنگ و هنر را که از دیرباز تاکنون مورد توجه بوده، بحث شعر و ادبیات عنوان کرده و اضافه می کند: شاعران در عصرهای مختلف نقش پررنگی در رشد و بیداری جوامع و بیان دغدغه‌ها داشته اند و این نقش در انجمن‌های ادبی و نشست‌های شعر قابل رویت بوده است.
او تاکید می کند: به دلیل شکل گیری انجمن‌های ادبی در آذربایجان، عشق و علاقه مردم به شعر بیشتر جلوه گر شده است کما اینکه برخی انتقادات نیز به نحوه برگزاری آنها در تبریز وارد می‌باشد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
گفت‌وگو با این شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه حاوی نکات جالب توجه و جذابی است که می‌تواند برای‌تان جذاب باشد. چرا که وی، با زبانی ساده به بررسی وضعیت اسفناک جلسات ادبی تبریز پرداخته است که قبل از شیوع کروناویروس و تعطیلی جلسات بر آنها حاکم بود.
▪️چقدر به وجود انحصار شعر در دست افراد خاص در فضای ادبی تبریز معتقد بوده و علت اصلی این معضل که امروزه دامنگیر شاعران و نویسندگان گمنام و مستعد شده است را در چه می بینید؟
بسیاری از شاعران و ادیبان واقعی را می‌شناسیم که به هیچ یک از جلسات و انجمن‌های ادبی نمی‌روند در حالی که مستعد بوده و می‌توانند برای جامعه ادبی شهرمان هم مفید باشند ولی متاسفانه امروزه کسانی هستند که در پی حمایت‌های برخی افراد در این جلسات حضور دارند، این تعداد افراد راه چاپلوسی را بلد بوده و مسئولان مربوطه، انجمن‌ها را به این نوع افراد می‌سپارند و از آنجایی که انتصابی هستند در نتیجه، سر رشته‌ای از ادبیات ندارند، لذا طبیعی است از کسی که امتیاز گرفته منافع او را ملاحظه خواهد کرد زیرا انتخابی صورت نگرفته است، این افراد ناشی کار، علاوه بر این که اهل ادبیات نیستند، چشم دیدن بزرگ‌ترهای خود را نیز ندارند، یعنی به جای این که در برخورد با شعر دیگران به حمایت و یا راهنمایی واقعی بپردازند از کلماتی همچون “اینها چیست که می‌نویسی” یا “تمام کن این نوشته‌ها را” و امثال آن استفاده می‌کنند که جزء سرشکستگی برای شاعران جوان، عایدی ندارد با این اوصاف جلسات ادبی مجازی و حقیقی ما جلسات ادبیات‌پسندی نیستند!
▪️چرا با وجود استعدادهای جوان و توانمند در حوزه ادبیات تبریز و آذربایجان، شاعر شدن و شاعر ماندن در تبریز دشوار بوده و نقش پیشکسوتان و شاعران نامدار ادبیات در رشد، شکوفایی و نیز سرکوب استعدادهای نوپا چیست؟
بله، واقعاً در تبریز دشوار است، متاسفانه شاعران بزرگ ما ستاره‌دار شده و بالاجبار گزینه انزوا را برگزیده‌اند، در حالی که باید انجمن‌های ادبی را به چند نفر و یا هیئت امنا بسپارند زیرا با یک نفر نمی‌توان کاری از پیش ببرد، بزرگان و اُدبا می‌توانند به حمایت و راهنمایی شاعران جوان و نوپا بپردازند تا آنها از وادی ادبیات سرخورده نشوند.
در حقیقت باید بدانیم و بیاموزیم که مجری جلسه ادبی نباید سروده‌ها و اشعار حاضرین را نقد کند و تنها باید در روند برگزاری و اداره جلسه موثر باشد، نقد شعر باید برعهده متخصصان و پیشکسوتان ادبیات باشد، برخی از افراد هستند که در همه جای دنیا یک بیت شعر از خود ندارند اما به خوبی اشعار را نقد می‌کنند مانند همان مثال فرشچی، که شاید خود به بافندگی فرش مسلط نباشد اما بهتر از فرشباف از فرش سررشته داشته و متخصص باشد، لذا در عالم شعر نیز بدین‌شکل است یعنی هر شاعر به نوعی شعر می‌سراید و به قول نزار قبانی شاعر شهیر جهان عرب، اگر شاعران همگی به یک نوع شعر بسرایند باید به آن تیم فوتبال گفت! شاعران جوان هجو، وصف، قصیده، مرثیه، طنز و غیره می‌نویسند و اگر بزرگان ادبیات آذربایجان در جلسات ادبی حضور مستمر داشته باشند می‌توان بهره کافی را از اینگونه جلسات به عمل آورند!
▪️علت رکود و تعطیلی برخی جلسات عمومی ادبی در شهر تبریز و همچنین دلیل عدم رغبت شاعران مبتدی و عموم علاقمندان در اینگونه جلسات که بیشتر تبدیل به محافل دورهمی شاعران نام آشنا گردیده است در چه می‌بینید؟
اکنون در تبریز تعداد محدودی از انجمن‌های ادبی به فعالیت می‌پردازند در حالی که می‌توان در منازل شاعران نیز این امر صورت گرفته و از حالت انحصاری برخی‌ها خارج شود، از سوی دیگر برخی از مسئولان ما نیز – که آنقدر بزرگ هم نیستند که در قامت یک مسئول ظاهر شوند – بدون هیچگونه شناخت، جلسات ادبی را با روابط(!) به یک شخص خاص می‌سپارند، وقتی هم یک علاقمند عرصه ادبیات که از یک یا چند نفر دلخوشی ندارد پیش همان آقای مسئول رفته و با عمل زشت بدگویی، رقبای بزعم خویش را از گردونه جلسات به خارج هدایت می‌کند و مسئول جاهل ما هم بدون هیچگونه تحقیق و تفحص به برخورد با وی می‌پردازد، بدین شکل است که جلسات ادبی ما – حداقل در تبریز – محدود به دختران و پسران جوانی می‌شود که کفه سنگینی محسوب نمی‌شوند.
لذا مسئولان فرهنگی و ادبی باید با همان افرادی که در پی تخریب بزرگان ادبیات ما هستند برخورد کرده و به آنها تفهیم نمایند که آیا خود جنابعالی صلاحیت لازم را دارید یا خیر؟!
▪️به عنوان یک کارشناس و پیشکسوت ادبیات در آذربایجان، تعریف شما از یک نقاد ادبی منصف چیست و نقش نام و سوابق شاعر در نقد و تمجید کاذب آثار وی چه می‌تواند باشد؟
من ادعایی درباره نقّادی ادبی ندارم، منتقد ادبی هم نیستم، عضو هیئت علمی دانشگاه بوده و درس نقد ادبی را هم به صورت آماتور تدریس کرده‌ام زیرا رشته نقد ادبی خود رشته‌ای مفصل است، در نقد ادبی قرار نیست فقط معایب شاعران را بازگو نماییم، باید بدانیم پیام ما از نقد ادبی به مردم و علاقمندان ادبیات چیست؟ باید از آن شاعر بپرسیم که شما در غزل خود از زیبایی و فیوضات چهره سخن گفته‌ای، پس مشکلات روزمره مردم ما مانند بیکاری، تورم، فقر، مشکلات اجتماعی و غیره چه می‌شود؟! جایگاه این موارد در شعر شما کجاست؟
شاعران امروزی می‌بایست درباره مشکلات مردم زمان خود سخن ادبی بگویند وگرنه در مورد زُلف، ابرو، چشم، لب و نظایر آنها در گذشته اشعار بسیار زیباتری سروده شده و اکنون نیازی به آنها نیست!
برخی از اشعار نیز قابل نقد نبوده و تنها باید “آفرین” گفت، زیرا هر شعر را که نمی‌توان نقد کرد! در حقیقت، منتقد باید منصف باشد و مزایا و معایب را یکجا بگوید و نباید بر روی یک موضوع خاص به طور مرتب مانور بدهد، به کسی که به شعرای جوان می‌گوید “من به دهان شما می‌زنم تا نتوانی از این اشعار بسرایی” اصلاً نمی‌توان عنوان نقاد ادبی را نسبت داد!
یک نفر می‌آید و اشعار یک شاعر بزرگ تاریخ جهان عرب را نقد می‌کند در حالی که نقد، جدا کردن سره از ناسره است، یعنی وقتی فرق طلای ۲۴ عیار با طلای ۱۸ عیار، مس و مفرغ را بیان کردید آنگاه نقد انجام داده اید!
▪️راهکار خود برای برون رفت از فضای مسموم فعلی حاکم بر حوزه ادبیات آذربایجان – به زعم برخی از فعالان ادبی – را بیان فرمایید!
اگر ساده بگویم این وضعیت مرتفع نخواهد شد، یعنی مرتفع شدنی نیست! در یک حالت می‌توان به حل مشکل موجود پرداخت که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد، مشاوران وزیر یا مسئولان فرهنگی از هر قوم ایران انتخاب شوند تا با بررسی اشعار عرب، کُرد، تُرک، مازنی، بلوچ، گیلک و غیره پژوهش‌های علمی صورت گیرد و آن افراد نیز متخصص حوزه ادبیات بوده و مقبول مردم آن منطقه باشند و ضدفرهنگ تلقی نگردد، به کسی مارک و انگ نزنند، زیرا ما شاعران بزرگی از زمان صبا تا شهریار داشته‌ایم اما اکنون شاعران باعظمتی در انجمن‌های ادبی سراغ نداریم، کسانی که قریحه ادبی دارند باید در اینگونه جلسات ادبی استعدادیابی شوند تا آینده ادبی ما تضمین گردد.
در استان‌ها نیز مسئولان فرهنگی ما باید بی‌طرف و بدون خط و نشان باشند و به ستاره‌دار کردن شاعران و ادیبان خاتمه دهند، مثلاً اگر افرادی مانند شفیع کدکنی در راس انجمن‌های ادبی باشد می‌توان به آینده ادبیات امیدوار باشیم چه بسا اینکه آذربایجان نیز از این قسم افراد کم ندارد، تنها باید افراد لایق در گود باشند تا هر بیمقدار در وسط میدان به اظهارنظر نپردازد!
گفت وگو از: شهرام صادق زاده

لینک کوتاه : http://tabrizeman.ir/?p=10200

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.