7

حضور امیدآفرین در میان جمهور

  • کد خبر : 57477
  • ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۹:۱۰
حضور امیدآفرین در میان جمهور
ارگ تبریز که یادگار تاریخ پرفراز و نشیب این کهن شهر است در حماسه ای دیگر حضور پرشور مردم را در استقبال از رئیس جمهور در دل خود ثبت کرد.

تبریزمن، مهمان داریم، سرور گرامی مراسم استقبال از رئیس جمهور دکتر ابراهیم رئیسی در ارگ تبریز، وعده دیدار ما ساعت ۱۷ عصر”

این متن پیامک ستاد استقبال مردمی از رئیس جمهوری است که حوالی ساعت دو ظهر به تلفن همراهم ارسال شده است. سرانگشتی حساب و کتاب می‌کنم کی و چطوری بروم که به ترافیک نخورم و سر موقع به مراسم دیدار مردمی برسم.

خیابان‌های منتهی به میدان ارگ محدود شده و فقط اتوبوس‌ها می‌توانند تا نزدیک‌ترین مکان منتهی به ارگ مسافرها را ببرند.

ساعت چهار عصر از خانه می‌زنم بیرون و به نزدیک‌ترین ایستگاه اتوبوس می‌روم، ۵، ۶ دقیقه بعد اتوبوس می‌آید،به همراه چند مسافر دیگر سوار می‌شویم،در اتوبوس بیشتر مسافرها از آمدن رئیس جمهور حرف می‌زنند.

حرف از گرانی، وضعیت معیشت، مسکن، بهداشت و درمان است و البته بحث‌ها به وضعیت فرهنگی و حجاب هم کشیده می‌شود.

اتوبوس به میدان ساعت رسیده و راننده اعلام می‌کند دیگر جلوتر نمی‌تواند برود و همه مسافران پیاده شوند. همه مسافران حدفاصل میدان ساعت تا مقابل ارگ را پیاده طی می‌کنند. به هر طرف خیابان که نگاه می‌کنم انبوه جمعیتی را می‌بینم که به سمت ارگ در حرکت هستند.

خانم‌ها کیف‌هایشان را تحویل دهند

از طیف‌ها و اقشار مختلف با پوشش‌های متفاوت. خانم‌هایی که چادری هستند یا پوشش آنها مانتو، روسری و شال است تا خانم‌هایی که مانتو کوتاه پوشیده و شال و روسری آنها روی شانه‌هایشان افتاده و علاقه‌ای برای داشتن حجاب ندارند.

 بعضی‌ها خانوادگی در حرکتند پدر و مادرها دست فرزندان خود را گرفته‌اند و تعدادی دوستانه آمده‌اند.

 از میدان ساعت تا ارگ مسافت زیادی نیست، طولی نمی‌کشد که مقابل ارگ می‌رسم، ارگ استوار که تاریخ پرفراز و نشیب تبریز را در دل دارد. ورودی ارگ توسط داربست‌ها به ۱۵ قسمت تقسیم شده و خانم‌هایی که ماموران انتظامی هستند  از خانم‌ها می‌خواهند کیف‌های خود را به بخش امانات تحویل داده و فقط می‌توانند  تلفن همراه  به داخل  محوطه ارگ ببرند.

در آن طرف خیابان اتوبوس‌ها پشت سر هم صف کشیده‌اند و در نقش باجه امانات ایفای نقش می‌کنند. ماموران انتظامی به خانم‌ها اعلام می‌کنند کیف‌های خود را در داخل اتوبوس‌ها به همکاران  تحویل داده و رسید دریافت کنید و بعد از پایان مراسم تحویل بگیرید.

تعدادی از شهروندان که برای دیدار رئیس جمهور آمده بودند نامه‌هایی در دست داشتند، یکی از ماموران انتظامی در ورودی ارگ ایستاده بود و نامه‌های مردم را تحویل می‌گرفت.

ساعت ۴و ۴۵ دقیقه عصر است به داخل محوطه ارگ می‌روم، محوطه بزرگ ارگ تبریز توسط داربست به دو قسمت مردان و زنان تقسیم شده است. کمی آن طرف‌تر خودروی آمبولانس و تانکر آب مستقر شده و دو نفر آنجا ایستاده‌اند و به افراد لیوان یک بار مصرف می‌دهند برای خوردن آب.

 در ابتدا خانمی که از اعضای هلال احمر است به هر کداممان پرچم می‌دهد. این را از یونیفرم لباسش فهمیدم. جلوتر می‌روم ازدحام جمعیت مقابل جایگاه بیشتر می‌شود. راس ساعت ۵ عصر مراسم با خواندن آیاتی از قرآن کریم شروع می‌شود و سپس سرود ملی طنین‌انداز شده و همه باهم زمزمه می‌کنند.

تبریز شهر شعر و شعور 

مجری مراسم برنامه را با خواندن  اشعار حماسی ادامه می‌دهد.

تبریز شهر شعر و شعور و شهیدان است

تبریز هست شهر شجاعت ضمیرها، بیشه همه ببران و شیرها

اینجا حجاب برای زنان اولویت است، مردان به فکر توشه و هم معنویت است

در دست دختران جوان پرچم و پوسترهای عکس با نسیم خنک عصرگاهی به رقص درآمده‌اند.

سردار سلیمانی واقعا محبوب است 

دختر جوانی که آرایش مختصری دارد و شال مشکی رنگش در وسط سرش قرار گرفته خود را الیسا معرفی می‌کند، الیسا  دو دستی پوستری را بالای سرش نگهداشته، به به عکس سردار سلیمانی
در حالی که به رویم لبخند می‌زند می گوید” سردار سلیمانی واقعا تک است، من که خیلی به ایشان ارادت دارم، حتی عکس پس زمینه موبایلم عکس سردار است” من هم لبخند می زنم چه خوب،
راستی این یکی پوستر را ندیدی، این پوستر عکس آقاست،  کدام آقا؟ ” مگر ما چند تا آقا داریم، آقا فقط مقام معظم رهبریست، من در خانه هم وقتی صحبت می‌شود ایشان را آقای خامنه‌ای صدا می‌زنم، واقعا که رهبر امت است”.

الیسا حرف‌هایش را از ته دلش می‌گوید لاجرم به دلم می‌نشیند.  از الیسا خداحافظی می‌کنم.

قربان دستت یک نامه هم برای من بنویس

چند نفر از خانم ‌ا با دیدن قلم و کاغذ در دستم  فکر می‌کنند در حال نامه نوشتن هستم. ” خانم قربان دستت یک نامه‌ای هم برای من بنویس، به خدا چند تا مشکل دارم، بنویس بدهم به آقا سید شاید مشکلم حل شود”

نه خانم جان من نامه نمی‌نویسم، می‌توانم کاغذ و خودکار دهم خودتان نامه بنویسید.

چند برگ کاغذ و دو خودکار به خانم‌ها می‌دهم و آنها نامه می‌نویسند. یکی می‌گوید من خودم بیمار قلبی هستم و پدرم پارکینسنون و مادرم هم الزایمر دارد و هزاران درد دیگر، امیدوارم نامه مرا بخوانند و کمک کنند.

لطفا برای ما لپ تاب تهیه کنید

دختر نوجوانی که اسمش را فاطمه می‌گوید در نامه‌اش نوشته بود  ما چهارتا فرزندیم و نیاز به لپ تاب داریم چون سه تامون درس می‌خوانیم لطفا برای ما لپ تاب تهیه کنید.

ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه است، هر لحظه به تعداد مردم اضافه می‌شود. حالا سرود سلام فرمانده با صدای بلند پخش می‌شود و همه مردم با هم همخوانی می‌کنند.

دختران رزمی کار: ما را حمایت کنید

دختران ورزشکار نیز برای استقبال آمده‌اند، آن هم دختران رزمی کار که برای استقبال از رئیس جمهور از باشگاه تختی تا میدان ارک پیاده آمده‌اند.

باران استادی کلاس هفتم و سلوا علیزاده کلاس هشتم مدرسه فاطمه زهرا(س) هستند که سه سال است کونگ فو کار می‌کنند به همراه استاد خود به ارگ آمده‌اند.

این دختران ورزشکار  لباس سبز شبیه لباس نظامیان پوشیده‌اند، برای اولین سئوال می‌پرسم این لباس ویژه کونگ‌فو است؟ بله این لباس رسمی کونگ فو است و ما آن  را در مرحله ارشد شدن می‌پوشیم.
چه خواسته‌ای از رئیس جمهور دارید؟حمایت از ورزش بانوان تنها خواسته ما دختران کونگ فو کار است.

 استاد ما ماهانه دو میلیون تومان از هزینه شخصی برای سالن ورزشی پرداخت می‌کند و این خیلی هزینه زیادی است.

آنها ادامه می‌دهند متاسفانه در کشور ما ورزش بانوان مغفول مانده و این موضوع دختران ورزشکار را اذیت می‌کند در حالی که بانوان ورزشکار به پیشرفت کشور خیلی کمک می‌کنند.

تعیین تکلیف آموزشیاران نهضت سوادآموزی

تعدادی از بانوان هم  مطالبات خود را در پلاکاردهایی نوشته‌اند. در پلاکاردهای آنان نوشته شده بود” تعیین تکلیف استخدام آموزش دهندگان نهضت بعد از سال ۱۳۹۲”، ” ای نایب ولایت از نهضتی حمایت حمایت، نهضتی شرکتی استخدام استخدام”.

رئیس جمهور ۲۰۰ میلیون وام بدهد

برنامه‌های مختلفی روی سن برگزار می‌شود، شلوغی و ازدحام جمعیت اجازه نمی‌دهد همه برنامه را متوجه شوم، ساعت ۶ عصر است مجری مراسم گروه سرود دختران نوجوان را به روی جایگاه دعوت می‌کند.

ایستاده‍ام و سرود دختران نوجوان را می‌شنوم، مادر و دختری مرا صدا می‌کنند، فکر می کنم مرا با فرد دیگری اشتباه گرفته‌اند، خانمی که سن و سال بزرگتری دارد می‌پرسد من تو را کجا دیده‌ام؟ چقدر چهره تو برایم آشناست. می‌گویم ولی من شما را نمی‌شناسم.

می پرسم از رئیس جمهور خواسته‌ای دارید؟ بله می‌خواهم ۲۰۰ میلیون تومان به من وام بدهد تا برای رهن کردن خانه بدهم. به نظرت می‌شود با ۲۰۰ میلیون تومان خانه‌ای رهن کرد.؟ من جوابی برای سئوالش نداشتم.

دختر جوانی که مانتوی سفید پوشیده و کمربند مشکی دور کمرش بسته و شال طوسی رنگی در سر دارد و موهای بلندش از پشت کاملا بیرون است پرچم کشورمان را در دست گرفته و آن را تکان می دهد، نزدیک رفته و خودم را معرفی می‌کنم.

می‌پرسم در این سال‌ها اولین باری است که به استقبال رئیس جمهور آمدی؟ با بی میلی و شاید هم با اکراه می‌گوید نه اولین بارم نیست قبلا هم آمده‌ام. حس می‌کنم تمایلی برای صحبت کردن ندارد و من هم اصرار نمی‌کنم.

به دور و اطراف نگاه می‌کنم تعدادی از خانم‌ها در پله‌های منتهی به مصلی و تعدادی دیگر روی چمن‌ها نشسته‌اند، پیش آنها می‌روم، سلام خانم شما از کی آمده اید؟ فکر می‌کند از انتظامات هستم و چون اجازه نداده‌ایم کیفش را به داخل بیاورد ناراحت است با همان حال گرفته و دلخور می‌گوید: چه فرقی می‌کند از ساعت چند آمده‌ام چرا اجازه نمی‌دهید کیفمان را با خود بیاوریم، من از ساعت چهار آمده‌ام و الان ساعت ۶.۵ است، من کیفم را لازم دارم.

می‌گویم خبرنگارم من هم مثل شما به اینکه اجازه ندادندکیفمان را بیاوریم شاکی هستم. خانم بغل دستی‌اش در ادامه حرف‌های دوستش می‌گوید:خیلی وقت است اینجا هستیم می‌خواهیم به رئیس جمهور بگوییم واقعا وضع فرهنگی مخصوصا حجاب خیلی بد است، تا ‌کی باید شاهد بی‌حجابی باشیم.

عکس یادگاری با پرچم 

تعدادی از خانم‌ها در حالی که از گوشه پرچم خوشرنگ کشورمان گرفته‌اند با پرچم پرافتخار عکس یادگاری می‌گیرند.

هنوز عکاسی خانم‌ها با پرچم خوشرنگ کشورمان تمام نشده  که مجری مراسم آمدن رئیس جمهور را اعلام می‌کند تا دقایقی دیگر شاهد تشریف فرمایی آیت الله رئیسی هستیم.

شعارهای مردم پرشورتر می‌شود. دسته گل محمدی به شهر ما خوش آمدی، این همه لشگر آمده به عشق رهبر آمده، عطر گل محمدی به شهر ما خوش آمدی،آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی،ای پسر فاطمه حمایتت می‌کنیم.

ساعت ۶.۳۰ دقیقه عصر است دقایقی بعد رئیس جمهور وارد جمع پرشور مردم می شود و شهروندان تبریزی نیز با  رقص پرچم و دست تکان دادن استقبال کرده و صدای سلام و صلوات در فضا می‌پیچد.

در ابتدا حجت الاسلام آل‌هاشم  امام جمعه تبریز ضمن عرض خیر مقدم مطالبی را به استحضار رئیس جمهور می‌رساند.

بعد از صحبت‌های حجت الاسلام آل هاشم آقای رئیس جمهور صحبت‌هایشان را با عرض ارادت به ساحت قدسی آقا علی بن موسی الرضا(ع) آغاز کرده و تنها افتخار خود را خادم ملت بودن عنوان می‌کند.

لینک کوتاه : http://tabrizeman.ir/?p=57477

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.