به گزارش تبریزمن، اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ که با شعار «زن، زندگی، آزادی» شناخته شد، امروز توسط جریانات تجزیه طلب، ضد زن و ایران ستیز مصادره شده و هر عنصر وحدت بخش از ارتش و پرچم گرفته تا تیم ملی که نماد یک ملت یکپارچه و هویت مشترک است را مورد هدف قرار میدهند. هچنانکه با مشاهده سیر اعتراضات و اغتشاشات در ۵۰ روز گذشته به روشنی معلوم میشود که مناطق کردنشین، عربنشین و بلوچنشین سه نقطهای بودند که اپوزسیون برانداز برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و دست یافتن به هدف اصلی یعنی تجزیه ایران، بیشتر از سایر اقوام روی تحریک احساسات آنها وقت گذاشت و هزینه کرد و رسانههای فارسی زبان انگلیسی- سعودی همچون مقرهای تروریستی با تعمیق شکافهای بالقوه قومیتی، هویت ملی را نشانه رفتند که نمونه عینی آن تخریب تیم ملی کشور به عنوان نماد «همبستگی ملی» است.
اما چرا ویرانیطلبان تیم ملی فوتبال را ابزاری برای رسیدن به اهداف پلید خود تبدیل کردند؟ فوتبال نمادی است که موجب تبلور وحدت و هویت ملی میشود و با همراهی نمادهایی همچون «صعود» و «پرچم» ما را به عنوان یک ملت پیوند میزند. بنابراین معاندان و براندازان برای جلوگیری از ایجاد حسن همدلی و غرور ملی، برای فوتبال پروژه سیاسی تعریف کردند تا این حسی که در سایه دو قطبیها و موجسورای بیگانگان و فرصتطلبان آسیب دیده است، در قالب فوتبال متبلور نشود.
هرچند که تیم ملی ایران در بازیهای مقدماتی به راحتی به جام جهانی راه یافت و به عقیده کارشناسان شانس صعود به مرحله دوم را دارد، اما از چندماه پیش دستهای پلید زیادی در کار بود که تیم ملی ایران را از رفتن به این دوره بازیهای جامجهانی محروم سازد. از تلاش برای اخلال در بازیهای تدارکاتی گرفته (تلاش حامد اسماعیلیون برای لغو بازی تدارکاتی ایران در کانادا) تا پیچیدن نسخه تحریم و حذف برای فوتبال ایران. حقارتی که موجب جسارت بیگانگان شد تا جائیکه به جایگاه ایران در جامجهانی طمع کردند و کشورهایی مانند اوکراین و ایتالیا نهایت تلاش خود را کردند که تیمهای خود را جایگزین ایران کنند.
با همه این هجمهها و جنگهای روانی تیمملی با روحی خسته و زخمی راهی قطر شد تا علاوه بر رقبایش با ارتشهای سایبری، رسانههای تبهکار لندنی و از همه مهتر با دوستان نادان و کمخرد داخلی مانند علی کریمی و یحی گل محمدی و سلبیریتیهای خود فروخته بجنگد.
اما دیروز ایران مقابل انگلیس نباخت، تیم ملی فوتبال به کسانی باخت که نام خود را ایرانی گذاشتهاند اما برای باخت تیم ملی دعا کردند و برای پیروزی تیم انگلیس هلهله کشیدند. تیم ایرانی زمانی باخت که عدهای وطن فروش مقابل تیم قرار گرفتند و به دنبال ضربهزدن به این نماد ملی بودند. کسانی که از صدمه دیدن هموطن لر در مستطیل سبز شادی کردند و همراه با بیبیسی انگلیسی زخم غیرت او را آه معترضان تعبیر کردند. کسانی که با گرفتن امید و شادی از مردم نفرت و کینه در دلها میکارند اما ادعای روزهای خوش و آزادی برای ایران دارند.
البته علی رغم تلاش معاندان و بی وطنان برای تأثیر منفی بر روحیه ورزشکاران، بعد از غم این شکست، امید به بازگشت و صعود وجود دارد و یوزهای ایرانی باید بدانند تعداد هواداران آنها هزاران برابر تعداد کسانی است که دیگر ملیت برای آنان مفهومی ندارد و میتوان قطر را به میدانگاهی برای تبلور غیرت و یکپارچگی ملی تبدیل کرد. همچناکه روز گذشته با شکست فوتبالیستها غم شکست بر دل میلیونها ایرانی نشست و امید است در بازیهای آینده این غم به شادی مشترک تبدیل شود.