به گزارش پایگاه خبری تبریزمن به نقل از خبرگزاری مهر، محمد رئیس زاده، در یادداشتی نوشت: درج دارو همه در حکم حکیم رازی قرنها مکتب قانون و شفای سینا چشم دنیا همه روشن به چراغ ما بود. برج حکمت همه با بوعلی سینا بود. با حکیمان جهان مشق خطی خوانا بود. وقتی پروفسور ادوارد براون در سال ۱۹۲۰ کنفرانس خود را در دانشکده طب رویال کالج لندن به پایان رساند دو سوال از شنوندگان خود کرد یکی اینکه یک بررسی جامع از تاریخ پزشکی ایران تا چه حد مفید است؟ و دیگر اینکه راههای این بررسی و تحقیق کدامند؟
تا امروز که بیش از یک قرن از این پرسشهای مهم تاریخی میگذرد اگر هم بدانها پاسخی در خور و عملی داده شده باشد دست کم نتایج آن به گوش و دل جامعه پزشکی ایران امروز ما چندان آشنا نیست و البته تا صلای پر صلابت و طنین پرمهابت موسیقی خنیاگر و جهان شمول تاریخ پزشکی این دیار کهن که از ورای قرون و اعصار مسیری به درازای تاریخ تمدن بشری را پیموده است در پشت دیوارهای غفلت و بی خبری دانشکدههای طب و جوانان جامعه پزشکی ما ناشنیده بماند طبیعتاً این پیشینهی بی نظیر شکوهمند و سابقه علمی سربلند دلی را به شوق نمیآورد عزمی را جزم نمیکند و غروری را بر نمیانگیزاند.
اگر اساطیر و مفاخر حافظه دانایی و سند توانایی تکرار شونده ملتها هستند که هستند نه تنها زنده نگه داشتن آنها، بلکه زندگی کردن با آنها امری ضروری و بالنده است و به راستی اگر این افتخارات سابق است که آن آینده لاحق را میسازد این حجم از بی توجهی به این سابقه عظیم و درخشان تمدن پزشکی ایران که، هر دانشمند منصفی را در اقصی نقاط جهان به وجد و نشاط آورده است، عجیب و غریب نیست؟!
فقط به عنوان نمونه این چه حکایتی است که کتاب قانون ابن سینا در سال ۱۱۵۱ یا ۱۱۸۷ میلادی به لاتین ترجمه میشود و به استناد کتاب مقدمهای بر تاریخ علم، ششصد سال مرجع بلامنازع دانشکدههای طب اروپا میشود اما ۱۰۰۰ سال پس از درگذشت ابن سینا و ۸۰۰ سال پس از، اروپاییان، یعنی در سال ۱۳۵۷ ترجمه کامل آن به فارسی منتشر میشود؟ کدام ابن سینا؟ همان ابن سینایی که جرج سارتن او را یکی از مشهورترین دانشمندان همه ملتها کشورها و اعصار ملتها، کشورها و اعصار میداند و ویلیام هاروی آثار وی را سر چشمه اصلی طب میداند و دانته او را بزرگترین متفکر غیر مسیحی می نامد و ادوارد براون در کتاب تاریخ طب به نقل از چهار مقاله نظامی عروضی مینویسد: اگر بقراط و جالینوس زنده بودند روا بود که در پیش کتاب قانون سجده کنند و رئیس مؤسسه تاریخ پزشکی دانشگاه جانز هاپکینز کتاب قانون را قانون و حتی مذهب دانش پزشکی میداند و حضرت امام خمینی (ره) در کتاب مصباح الهدایه شیخ الرئیس را نابغه کبری و اعجوبه عظمی میخواند که در حدت ذهن و لطافت قریحه همانندی ندارد.
هنوز که هنوز است دنیای غرب با ابن سیناهای ما زندگی و چالش میکند. در سال ۲۰۱۳ انتشارات دانشگاه کمبریج کتابی با عنوان (Interpreting Avicenna) شامل ۱۴ مقاله تفسیری و انتقادی از اساتید طراز اول دانشگاههای معتبر دنیا در مورد وجوه مختلف شیخ الرئیس منتشر کرده است.
سیریل الگود پزشک بریتانیایی در کتاب تاریخ پزشکی ایران نقش پزشکی ایران در دنیا را به اندازه نقش شاعران ایران در ادبیات دنیا و نقش مینیاتور ایرانی در پهنه هنر جهان مؤثر میداند و تحقیق پیرامون تاریخ پزشکی ایران را به منزله بررسی هسته مرکزی نطفه اولیه پزشکی مدرن میخواند و طب جدید را حول محوری در گردش میداند که مفاهیم اولیه آن را ایرانیان قرنها قبل بنیان نهاده اند و اینها تنها نیمی از اظهار نظرهای حیرت برانگیز اندیشمندان دنیا پیرامون عظمت پزشکی ایران ما است که خود کتابی در خور شأن لازم دارد.
کوتاه سخن آنکه پزشکی ایران امروزی ما هم در دنیا سربلند و سرافراز و نام آور است اما متناسب با جایگاه رفیع و مرجعیت علمی، قدیم، آن پیشران و نوآور و صاحب مکتب و سبک نیست. لذا، در پیش چشم داشتن یاد، نام، آثار و منش اساطیر و مشاهیر و مفاخر پزشکی ایران و به تاسی از آنان گام نهادن بر قلل رفیع طب دنیا و پیشرو بودن و هدایت این علم نافع در دنیا امری ضروری است که میتواند منشأ افزایش انگیزه تهییج غرور ملی و خود باوری، ترویج الگوهای مثبت الهام بخشی به تحقیقات و نوشتن کتب مرجع طب شود و چراغ امید و نشاط را در دل جوانان دانشمند ما پر فروغ تر بگرداند و به قول شهریار شعر ایران: خاتم گمشده را باز بجو ای ایران که بدان حلقه جهان زیر نگین ما بود.
گام کوچک سازمان نظام پزشکی در ایجاد دیوار نگارههایی از اساطیر، مفاخر و شهدای جامعه پزشکی و نیز رؤسای ادوار سازمان نظام پزشکی در این راستا بوده است؛ که امیدواریم با حمایتها و ارشادات اساتید فاضل و دانشمندان حاضر در نشر و توسعه این فرهنگ و آشنایی هر چه بیشتر نسل جوان با این سرمایههای ذی قیمت ایران اسلامی، گامهای موثرتری برداشته شود.