تبریزمن – جواد مغربی: نظام تصميمگيری شهری نمیتواند کارگزار ناکارايی توسعه شهر و عنصری منفعل و غيرمسوول در قبال عدم تحقق طراحی مطلوب شهرها باشد. امروزه با گذشت چند دهه از تبيين نقش موثر طراحی شهری در بهبود شريط زيستی شهرها و ارائه نظريات متعدد در اين زمينه، بيشتر گروههای حرفهای، سازمانها و اتحاديههای توسعه شهری جهان در اين ارتباط موضعگيری نموده و تلاش کردهاند تا جايگاه طراحی شهری را (اگر چه با تعابير متفاوت) در اسناد حقوقی و الزامآور توسعه شهری تقويت نمايند.
اين امر متاسفانه بازتاب موثری در سازمانهای تخصصی کشورمان نداشته است. از مهمترين جلوههای عدم تحققپذيری طراحی شهری در کشور میتوان به مواردی چون؛ ضعف کيفيت اجرا، زمان طولانی اجرا يا حتی اجرا نشدن طرحها، ضعف مديريت تهيه طرحها (نيازسنجی و تعريف پروژهها، هدايت و نظارت بر پروژهها و غيره) و در بسياری از موارد تهيه طرحهای موازی و يا متفاوت بودن طرح اجرا شده از طرح (يا طرحهای) تهيه شده اشاره کرد. اين امر نه تنها موجب اتلاف هزينههای زياد میشود، بلکه منجر به صرف زمان و منابع تخصصی و آسيبهای اجتماعی فراوان نيز میگردد. در اين ميان نظام مديريت توسعه شهری بعلت گستردگی وظايف و اختيارات خود در مديريت و هماهنگسازي بقيه عوامل موثر در نظام مديريت توسعه شهری، به عنوان مهمترين عامل بسترساز يا مرتبط و موثر بر ديگر عوامل تاثيرگذار در تحقق طراحی شهری مطرح است.
مهمترين چالشهای مديريتی تحقق پذيری طراحی شهری را در سطوح و موضوعات زير میتوان مطح کرد.
سطح کلان: مسائل مربوط به ساختارهاي کلان تاثيرگذار؛ چالشهای حقوق و قوانين توسعه شهری؛ چالشهای ساختار مديريتی (تشکيلات، اختيارات، وظايف و غيره)
سطح ميانی: ويژگيهای نهادی و روابط سازمانس و عوامل مرتبط با آن: چالشهای جلب مشارکت اجتماعی و اقتصادی (سرمايهگذاری)؛ چالشهای فنی و مهندسی نظام مديريت توسعه شهری.
سطح خرد: نظامهای خرد موثر در توسعه شهر؛ چالشهای مديريت توسعه شهری در ارتباط با بخش تخصصی (حرفهای و دانشگاهی).
جواد مغربی؛ کارشناس عمران