غزال زیاری: در شرایطی که نرخ رشد جمعیت جهان رو به کاهش گذاشته، این سؤال مطرح میشود که اگر انسانها از امروز به بعد بچهدار نشوند، چه مدت طول میکشد تا نسل بشر بهطور کامل از بین برود؟
با در نظر داشتن اینکه افراد کمی بیشتر از یک قرن زندگی میکنند، در صورت توقف کامل زادوولد احتمالاً تا کمتر از صدسال آینده، دیگر انسانی روی زمین باقی نخواهد ماند. البته در ابتدا و با از دنیا رفتن افراد مسن، جمعیت بهتدریج کاهش مییابد و دیگر هیچ نوزادی جایگزین آنها نمیشود.
حتی اگر زادوولد بهطور کامل و ناگهانی متوقف شود، این کاهش جمعیت در ابتدا روندی آهسته خواهد داشت؛ اما بهتدریج، کمبود افراد جوان برای انجام کارهای ضروری ازجمله تولید غذا، ارائه خدمات درمانی و سایر نیازهای اساسی که همه ما به آنها وابستهایم، باعث فروپاشی جوامع در سراسر جهان خواهد شد.
حتی با وجود کاهش جمعیت، منابع غذایی نیز کمیاب خواهند شد، چرا که نظام تأمین غذا دچار اختلال میشود.
محققان انسانشناسی با تجربه سالها مطالعه درزمینه رفتار، زیستشناسی و فرهنگ انسانها، این را تصویر چندان خوشایندی نمیدانند. از نظر آنها در این شرایط نهایتا تمدن فرو میپاشد و بهاحتمالزیاد، به دلیل کمبود غذا، آب سالم، دارو و سایر ملزومات بقا، جمعیت بشر در کمتر از ۷۰ تا ۸۰ سال به میزان بسیار ناچیزی خواهد رسید.
تغییر ناگهانی، نتیجهای فاجعهبار
البته توقف ناگهانی زاد و ولد سناریوی بسیار بعیدی است، مگر اینکه فاجعهای جهانی رخ دهد. یکی از سناریوهای ممکن را کرت ونهگات، نویسنده مشهور در رمان “گالاپاگوس” بررسی کرده است: شیوع بیماریای بسیار مسری که باعث عقیم شدن همه افراد در سن باروری میشود؛ یعنی دیگر هیچکس نمیتواند بچهدار شود.
خیلی از این آثار در دنیایی فضایی روایت میشوند؛ اما در برخی دیگر، آیندهای واقعگرایانه و تلخ در زمین به تصویر کشیده میشود؛ آیندهای که در آن ناباروری یأس جمعی و سلب آزادی اندک افرادی که قادر به تولیدمثل هستند را به همراه دارد. ازجمله کتابها در این زمینه میتوان به “سرگذشت ندیمه” نوشته مارگارت اتوود نویسنده کانادایی و “فرزندان انسان” اثر پی.دی. جیمز نویسنده بریتانیایی اشاره کرد. این آثار از نوع داستانهای دیستوپیایی (پادآرمانشهری) هستند؛ یعنی در آیندهای ناخوشایند با رنج و بینظمی فراوان انسانی روایت میشوند.
پیش به سوی جمعیت ۱۰ میلیارد نفری
با وجودی که سرعت رشد جمعیت کاهش یافته، اما جمعیت جهان همچنان در حال افزایش است و طبق پیشبینی کارشناسان، جمعیت جهانی در دهه ۲۰۸۰ به اوج خود و حدود ۱۰ میلیارد نفر خواهد رسید. رقمی که در مقایسه با ۸ میلیارد نفر کنونی و ۴ میلیارد نفر در سال ۱۹۷۴، افزایش چشمگیری محسوب میشود.
جمعیت فعلی آمریکا حدود ۳۴۲ میلیون نفر است، یعنی ۲۰۰ میلیون نفر بیشتر از دهه ۱۹۳۰ میلادی! اما چه در آمریکا و چه در سطح جهانی، اگر تعداد مرگها از تولدها بیشتر شود، جمعیت بهتدریج کاهش خواهد یافت.
در سال ۲۰۲۴ میلادی حدود ۳.۶ میلیون نوزاد در آمریکا متولد شدند، درحالیکه در سال ۲۰۰۴ این رقم ۴.۱ میلیون نفر بود. از سوی دیگر، در سال ۲۰۲۲ حدود ۳.۳ میلیون نفر فوت کردند که این رقم نسبت به ۲.۴ میلیون نفر در ۲۰ سال قبل، افزایش نشان میدهد.
یکی از نکات حیاتی در مواجهه با این تغییرات جمعیتی، حفظ توازن قابل مدیریت میان افراد جوان و سالمند است. چرا که جوانان از نوآوری گرفته تا تولید کالاها و خدمات موردنیاز، موتور محرک جامعه محسوب میشوند. بهعلاوه بسیاری از سالمندان برای انجام فعالیتهای روزمرهای مثل آشپزی یا لباس پوشیدن به کمک جوانترها نیاز دارند.
به علاوه اینکه طیف وسیعی از مشاغل برای افراد زیر ۶۵ سال مناسبتر است تا افراد بازنشسته.
کاهش نرخ زاد و ولد
در بسیاری از کشورها، زنان نسبت به گذشته در طول دوره باروری خود فرزندان کمتری به دنیا میآورند. این کاهش در کشورهایی مثل هند و کره جنوبی بسیار محسوستر است.
علت اصلی این کاهش در دنیای امروز، تصمیم افراد برای نداشتن فرزند یا داشتن فرزند کمتر نسبت به والدینشان است. در چنین شرایطی، مهاجرت میتواند عامل جبرانی کاهش جمعیت باشد؛ هرچند که گاهی نگرانیهای فرهنگی و سیاسی مانع این راهحل میشوند.
همزمان، نرخ ناباروری در مردان نیز در حال افزایش است که ادامه این روند هم میتواند باعث کاهش شدید جمعیت در آینده شود.
نئاندرتالها هم منقرض شدند
گونه ما، یعنی هوموساپینس (انسان خردمند)، دستکم ۲۰۰ هزار سال است که روی زمین زندگی میکند و گرچه این مدت زمانی طولانی است، اما ما هم مثل همه موجودات روی زمین، در معرض خطر انقراض هستیم.
مثالی از این روند را میتوان در انقراض نئاندرتالها، خویشاوند نزدیک انسانهای امروزی دید. آنها حدود ۴۰۰ هزار سال پیش پدیدار شدند و مدتی با اجداد مدرن ما همزیستی داشتند ولی درنهایت حدود ۴۰ هزار سال پیش منقرض شدند.
برخی از دانشمندان معتقدند که یکی از دلایل برتری انسانهای مدرن نسبت به نئاندرتالها، توانایی بیشتر آنها در تأمین غذا و فرزندآوری بوده است؛ اما در صورت انقراض بشر، گونههای جانوری دیگر ممکن است فرصت رشد و شکوفایی بیشتری پیدا کنند؛ هرچند که از دست رفتن انسانها نیز تأسفبار خواهد بود؛ چرا که بدین ترتیب همه دستاوردهای بشری در هنر، علم و فرهنگ از بین خواهد رفت.
از همین رو انسانها باید برای تضمین آیندهای پایدار در سیاره زمین گامهایی جدی بردارند: مقابله با تغییرات اقلیمی، جلوگیری از جنگها و حفظ تنوع زیستی. چرا که سلامت زمین برای همه موجودات، از جمله خود ما، به حفظ این توازن بستگی دارد.
منبع: popsci
۵۸۳۲۱