اخبار ویژه

اینکه بروی پشت تریبون و هر چیزی از دهانت در بیاید را بگویی، خیانت به وحدت است / امروز مشکل آب داریم، بعضی‌ها می‌گویند مشکلی نداریم؛ خب شما که می‌دانید بیایید کمک کنید اوضاع را درست کنیم / نباید نسبت به مردم با خشونت و بد اخلاقی رفتار کنیم افتتاح و کلنگ‌زنی ۵۴ پروژه عمرانی در هفته دولت / تزریق ۳۲۰۰ میلیارد تومانی اوراق مشارکت به مترو و اتوبوس قیمت دلار توافقی امروز دوشنبه 3 شهریور 1404 / حواله دلار برای چهارمین روز متوالی ثابت ماند قیمت جهانی طلا امروز 3 شهریور 1404 حسگر هواشناسی برای مقابله با تغییرات آب‌وهوایی نوسازی و بهره‌برداری خط یک پردازش پسماند تبریز تا ۱۵ روز آینده/ ظرفیت تصفیه‌خانه شیرابه دو برابر می شود روند بهسازی آسفالت اتوبان تبریز- زنجان مطلوب است روایت بی‌پرده سبحان‌الهی از قمر در عقرب ارس تا خاطرات استانداری افت فشار و قطعی مقطعی آب در برخی مناطق کلان‌شهر تبریز استاندار: آذربایجان شرقی می‌تواند شتاب دهنده توسعه روابط ایران و ترکیه باشد

0

روایت بی‌پرده سبحان‌الهی از قمر در عقرب ارس تا خاطرات استانداری

  • کد خبر : 133478
  • ۰۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۴
روایت بی‌پرده سبحان‌الهی از قمر در عقرب ارس تا خاطرات استانداری
استاندار پیشین آذربایجان‌شرقی می‌گوید: در دوران مدیریتم هیچ‌گاه نخواستم خانواده و اطرافیانم را وارد ادارات کنم و دنبال کارخانه و پروژه باشم. اگر این کارها را می‌کردم چطور می‌توانستم جلوی بی‌عدالتی‌های همکارانم را بگیرم؟
به گزارش تبریزمن، قرارمان با دکتر سبحان‌الهیِ معروف راس ساعت ۱۳ ظهر بود. گفته بودند کمی هم زودتر آنجا باشم که دکتر وقتش تنگ است و از این حرف‌ها!یک ربع به ۱۳ به خانه توسعه آذربایجان رسیدم. وارد خانه که شدم تعدادی از برجسته‌ترین اساتید دانشگاه تبریز به جلسه نشسته بودند و بحث داغی بینشان در جریان بود. جالب اینکه برخی از این چهره‌های دانشگاهی، اساتید من در دوران دانشگاه، برخی رؤسای سازمانی سابق و برخی هر دو بودند. برایشان ناآشنا نبودم و هر چند تلاش کردم بی‌سر و صدا از پشتشان رد شوم و در گوشه‌ای به انتظار بنشینم؛ همین که چشمشان به من افتاد جر و بحث را قطع کردند و به سمت مخالف برگشتند و احوالپرسی گرمی با بنده به عمل آوردند. خود سبحان‌الهی هم که ریاست جلسه را به عهده داشت، چندین بار بابت تأخیر جلسه و معطلی بنده عذرخواهی کرد. راست می‌گفت: «توسعه را انسان‌های توسعه یافته می‌سازند.» و اگر اغراق نکنم توانسته بود توسعه یافته‌ترین چهره‌های تاریخ آذربایجان را در نهادی به نام «خانه توسعه آذربایجان» گرد هم آورد.دروغ چرا؟! نیم ساعتی معطل شدم اما بد نگذشت! گوش دادن به بحث‌های توسعه‌ای جمع مذکور چندان برایم خالی از لطف نبود. اما جذاب‌تر از آن صحبت‌های سبحان‌الهی در کسوت یک استاندار سابقِ موی سپید کرده بود که به سوالات رنگارنگ ما از هر دری، صبورانه جواب داد.در ادامه مشروح گفت‌وگوی یک و نیم ساعته ما با محمدعلی سبحان‌الهی، استاندار پیشین آذربایجان شرقی تقدیم حضور می‌شود.

هیچ‌گاه به میز نچسبیدم و میز را نردبان ترقی ندانستم

فارس: شما در تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۷۹ استانداری آذربایجان شرقی را تحویل گرفتید. چطور شد که این اتفاق افتاد و سر از تبریز درآوردید؟!
خدمتتان عرض کنم، وقتی بحث استانداری اینجا مطرح شد، نماینده‌ها، مسؤولان و چهره‌های مختلف آمدند و رفتند و از آنها اصرار بود و از من انکار! البته فکر نکنید خدای نکرده بحث کلاس گذاشتن و این حرف‌ها باشد! اینجا را استان بزرگی می‌دانستم که زمانی امثال دکتر مصدق کلیددار آن بودند و معتقد بودم فرد بهتری باید این مسئولیت را قبول کند.نهایتا آقای خاتمی، رئیس‌جمهور وقت به اخوی‌شان سیدعلی که مسؤول دفترشان هم بود فرموده بودند، از طرف بنده به فلانی بفرمایید خواهش می‌کنم این مسؤولیت را قبول کنید.
بنده در زمان نمایندگی مجلس با آقای خاتمی هم‌دوره بودم و در زمان وزارت نیز با ایشان ارتباط داشتم و بسیار خدمت ایشان ارادت دارم.آن زمان اعلام کردم قبول می‌کنم اما شرط‌هایی دارم که آقای خاتمی هم گفته بود، بیاید شرط‌هایش را بگویید. سه شرطم را خدمت آقای خاتمی مطرح کردم. یکی این بود که عرض کردم بنده یک سری پروژه برای استان تعریف خواهم کرد که حضرتعالی باید کمک کنید در هیأت دولت مصوب شود. دیگری این است که کنسولگری آذربایجان را دایر کنیم و شرط سوم اینکه سهم حقه ما را از امکانات بودجه تمام و کمال بدهید.
من ۱۶ سال سابقه نمایندگی مجلس داشتم که ۱۴ سال آن را در کمیسیون بودجه سپری کردم. در هیأت رئیسه هم بودم. این بود که طرح‌ها و پروژه‌هایی که می‌توانست استان را متحول کند کاملا می‌شناختم. من یک دانشگاهی ساده بودم و به عنوان یک عضو هیأت علمی در دانشگاه رازی کرمانشاه خدمت می‌کردم که به اینجا انتقال یافتم و مردم بنده را راهی مجلس کردند و سپس به عنوان استاندار پذیرفتند. این دین را باید ادا کنم و تا لحظه‌ای که زنده هستم برای این هدف تلاش می‌کنم.منتها هیچ‌گاه به میز نچسبیدم و میز را نردبان ترقی ندانستم. برای من فقط مردم و توسعه استان اهمیت داشت. اینکه من در این سن و با این شرایط جسمی در خدمت عزیزان هستم، به این دلیل است که خود را مدیون مردم می‌دانم.

دیدم اوضاع قمر در عقرب است بحث را کنار گذاشتم!

 به نظر خودتان عملکرد ماندگار و قابل تحسینی در دوران استانداری داشته‌اید؟
نکته جالبی که در دوران مدیریت بنده اتفاق افتاد تشکیل منطقه آزاد ارس بود. آن زمان پروژه‌هایی که تعریف کرده بودم به هیات دولت بردم. بعد آقای خاتمی همه را قبول کرد غیر از منطقه آزاد ارس! وقتی منطقه آزاد ارس را مطرح کردم عصبانی شد و گفت جمع کنید این حرف‌ها را! کل کشور را می‌خواهید تبدیل به منطقه آزاد کنید؟! دیدم اوضاع قمر در عقرب است بحث را کنار کذاشتم و بعدا از کانال مجلس وارد شدم. یادم می‌آید دولت لایحه اروندکنار را به مجلس برده بود. با نماینده‌ها صحبت کردم در کنار آن منطقه آزاد ارس را هم پیشنهاد دهیم. در صحن مجلس تاجگردون، نماینده دولت پشت تریبون با این پیشنهاد مخالفت کرد. من دم در مجلس ایستاده بودم و داشتم با نماینده‌ها به اصطلاح لابی می‌کردم که در نهایت با وجود مخالفت تاجگردون در جلسه علنی رای آورد. حالا مانده بود شورای نگهبان که اگر نماینده دولت مخالفت می‌کرد، لایحه توسط شورای نگهبان حذف می‌شد. در این مرحله هم به دوستم آقای عزیزی، از حقوقدان‌های شورای نگهبان (که زمانی نماینده کرمانشاه بود و حالا هم نماینده تهران است و در کمسیون امنیت ملی حضور دارد)، زنگ زدم گفتم، آقای عزیزی شورای نگهبان ارس را حذف نکندها! که آذربایجان مقابل شورای نگهبان قرار می‌گیرد و غیره… خدا رو شکر در آنجا هم تصویب شد و این مسأله خیلی بزرگ را بالاخره به سرانجام رساندیم.
راستش اگر بخواهم ماجرای ارس را تعریف کنم و اینکه به خاطر آن با چه کسانی در کمیسیون‌های مختلف مجلس و دولت بگومگو کردم یک کتاب می‌شود! همان آقای خاتمی که قبلا مخالفت کرده بود یک روز به تبریز آمد و باهم راهی کلیبر شدیم و پس از افتتاح چند پروژه از آنجا با هلیکوپتر به جلفا رفتیم و منطقه آزاد ارس را افتتاح کردیم. حالا این منطقه آزاد ارس تبدیل به یک ظرفیت ارزشمند شده است و اگر به خوبی مدیریت شود می‌تواند پاسخگوی تمام بیکاری‌های استان باشد.در کنار آن زمانی بین اهالی شهر کوزه‌کنان و دریان اختلافی در زمینه آب پیش آمده بود. دریانی‌ها چاهی حفر کرده بودند و کوزه‌کنانی‌ها می‌گفتند این آب ماست که می‌برید و از قاضی حکم گرفتند که چاه را مسدود کنند. آقای ناصری مرحوم که رئیس دادگستری بود، می‌خواست این حکم را اجرا کند و به نیروی انتظامی گفت به من مامور دهید این حکم را اجرا کنم. آن زمان آقای باهر فرمانده نیروی انتظامی به آقای ناصری گفته بود رئیس من آقای استاندار است؛ ایشان باید دستور دهند.به بنده که مراجعه کرد گفتم لازم نیست حکم را اجرا کنید. هر دو طرف راست می‌گویند اما اشکال از ما بوده که نتوانسته‌ایم مشکل آب منطقه را حل کنیم. یک روز به همراه نماینده شبستر و معاون عمرانی به بازدید منطقه رفتیم تا بررسی کنیم ببنیم چطور می‌شود آب دریان را تامین کرد. بعد از بررسی‌ها تصمیم بر این شد سدی بزنیم و مسأله را بدون درگیری و بگیر و ببند حل کنیم و غائله ختم شد.

پشیمانی از یک تصمیم اشتباه!

 آیا اقدام اشتباهی داشته‌اید که از آن پشیمان شوید؟ چرا؟
بله؛ آن زمان یکی از اعضای شورای شهر زمین‌خواری می‌کرد. موضوع را در کمیسیون رسیدگی به تخلفات شورای شهر استانداری مورد بحث قرار دادیم و ایشان را برکنار کردیم. او هم رفت شکایت کرد. مرحوم ناصری آن زمان رئیس دادگستری استان و عضو کمیسیون بود. اما از بد روزگار زد و انتخابات مجلس پیش آمد و کلا صفحه دادگستری برگشت. قاضی هم که پرونده در دست او بود درست عکس قول‌هایی که به من داده بود عمل کرد و حکم بازگشت را صادر کرد.من به عنوان مسؤول اجرایی مقابل این حکم ایستادم و آن را اجرا نکردم که به نظرم شاید درست نبود. از این ناراحت بودم که چرا اینهمه انرژی برای این موضوع نه چندان مهم صرف کردم. مسأله خیلی بزرگی نبود. اما از اینکه مقابل یک زمین‌خوار ایستادم و جلوی حیف و میل بیت‌المال را گرفتم پشیمان نیستم. این شخص پس از اتمام دوران استانداری بنده به دادگاه دولت شکایت کرد. در حکم بدوی به بنده انفصال دائم از خدمات دولتی صادر کردند. موضوع را در دادگاه تجدید نظر مطرح کردیم؛ آن زمان آقای سراج رئیس دادگاه تجدیدنظر بود که در دادگاه تجدیدنظر تبرئه شدیم.

رسولی یا عبدالعلی‌زاده؟! جبارزاده چطور؟!

 استاندار مورد علاقه شما چه کسی است؟!
سیدحسن رسولی، استاندار سابق خراسان را مدیری بسیار قوی و لایق دیدم. *فارس: در مورد دکتر عبدالعلی‌زاده خودمان چطور؟ دکتر عبدالعلی‌زاده شهر تبریز را متحول و خدمات بزرگی به استان کرد؛ حالا هم در بین مردم زبانزد هستند.*فارس: خوب؛ رسولی یا عبدالعلی‌زاده؟!عبدالعلی‌زاده! عبدالعلی‌زاده! من از نزدیک با دکتر عبدالعلی‌زاده در ارتباط بودم و خدمات منحصر به‌فردی برای استان داشتند. حُسن آقای عبدالعلی‌زاده این بود که سابقه نمایندگی مجلس داشت؛ در تبریز درس خوانده بود و حالا تبدیل به یک شخصیت ملی شده بود. ارتباطات برای توسعه استان خیلی موثر است.
 اگر بگویم دکتر جبارازده چه می‌گویید؟!به دکتر جبارازده ارادت خاصی داشتم. یادم می‌آید وقتی در تبریز بودم دکتر جبارزاده نماینده بود و آبرسانی خط دوم زرینه رود مطرح می‌شد. بنده برای زرینه‌رود خیلی زحمت کشیده بودم. شبی که قرار بود بودجه بسته شود و به دولت و سپس مجلس رود تا نصف شب در دفتر کارم بودم. با دکتر جبارزاده تماس گرفتم گفتم: دکتر بلند شو برو سازمان برنامه و بودجه و ببین خط دوم را در لایحه بودجه قید کرده‌اند یا نه؟ اگر نبود هر طور شده کاری کن این پروژه را در لایحه قرار دهند بعد به خانه‌ات برگرد. گفت: چشم. انصافا نصف شبی بلند شد رفت سازمان برنامه و بودجه و پشت در امور آب، بست نشست و خط دو را در لایحه قرار داد و بعد برگشت خانه‌اش! *فارس: در مورد دکتر رحمتی چطور؟!دکتر رحمتی یک استاندار قدرتمند بود و یک موقعیت ویژه و ملی داشت. ابتکاری که ایشان به خرج داد این بود که در اوایل حضورش در استانداری جلسه‌ای ترتیب داد و همه استانداران سابق استان را دعوت کرد تا از تجربه ایشان بهره‌مند شود.
به خود بنده نیز با وجود اینکه در دو جناح مخالف بودیم هر زمان تماس گرفتم با خوشرویی پاسخ می‌داد و به توصیه‌هایم عمل می‌کرد.اما شهادت ایشان و آیت‌الله آل‌هاشم ضایعه بزرگی برای استان آذربایجان‌شرقی بود. این دو عزیز نعمت‌های بزرگی برای استان بودند.

انتظار ما بیش از اینها بود!

 توصیه‌تان به استاندار فعلی چیست؟
واقعیت این است که اولین قدم موفقیت یک مدیر این است که بداند مدیریت چیست؛ فرصت‌ها و تهدیدها را بشناسد. قدم بعدی این است که خودش را فراموش کند. به همکاران می‌گفتم شما تصور کنید در این چهارسالی که باهم هستیم در جبهه حضور یافته‌ایم. مدیران باید توجه داشته باشند که در هر شرایطی مصالح مردم را در نظر بگیرند نه موقعیت مقطعی و مصالح شخصی. مردم هم قدرشناس هستند. بنده در دوران مدیریتم هیچ‌گاه نخواستم خانواده و اطرافیانم را وارد ادارات کنم و دنبال کارخانه و پروژه باشم. اگر اینکارها را می‌کردم چطور می‌توانستم جلوی بی‌عدالتی‌های همکارانم را بگیرم؟در استانداری آقای سرمست هم بنده نقش و اصرار داشتم، چرا که دکتر سرمست ویژگی‌های مثبت زیادی دارند؛ از جمله اینکه پاکدست هستند و در سابقه مدیریتی ایشان در مسؤولیت‌های مختلف سوء‌استفاده و هیچ مشکل خاصی وجود ندارد. نکته دوم اینکه مدارج مختلف را قبل از استانداری طی کرده‌اند و من هم مشتری فرد سالم و باتجربه هستم.*فارس: با این حساب از عملکرد استاندار رضایت دارید؟بله؛ در مجموع با توجه به شرایط کشور راضی هستم؛ اما انتظار ما بیش از اینها بود. راستش به یک سری از انتصابات ایشان اعتراض دارم که به شکل حضوری و یا از طریق پیام خدمتشان رسانده‌ام. معتقدم قوی‌تر از اینها باید برخورد می‌کرد. باید دنبال مدیرانی باشیم که حداقل تهران‌دیده و در شان آذربایجان باشند.
لینک کوتاه : https://tabrizeman.ir/?p=133478

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.