0

همه مردان نظامی «متا»؛ نفوذ ساختاری ارتش آمریکا در شرکت‌های فناوری

  • کد خبر : 126292
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۵
همه مردان نظامی «متا»؛ نفوذ ساختاری ارتش آمریکا در شرکت‌های فناوری

شرکت‌های بزرگ فناوری با برخورداری از منابع انسانی متخصص، زیرساخت‌های فناورانه پیشرفته و نفوذ گسترده در فضای دیجیتال به یکی از مؤلفه‌های کلیدی قدرت ملی ایالات متحده تبدیل شده‌اند.

به گزارش تبریزمن به نقل از خبرگزاری مهر؛ در قرن بیست‌ویکم، فناوری به عاملی تعیین‌کننده در بازآرایی ساختارهای کلان سیاسی، اقتصادی و امنیتی بدل شده است. دگرگونی‌هایی که ابتدا در سطوح زندگی روزمره، اقتصاد دیجیتال و ارتباطات اجتماعی پدیدار شدند، اکنون بنیان‌های سنتی قدرت نظامی و امنیتی را نیز متأثر ساخته‌اند. در چنین شرایطی، ارتش‌هایی که پیش‌تر بر قدرت انسانی، سخت‌افزارهای رزمی و سلسله‌مراتب فرماندهی استوار بودند، اکنون ناچار هستند با منطق جنگ‌های داده‌محور، الگوریتمی و مبتنی بر هوش‌مصنوعی همگام شوند.

در این میان، شرکت‌های بزرگ فناوری با برخورداری از منابع انسانی متخصص، زیرساخت‌های فناورانه پیشرفته و نفوذ گسترده در فضای دیجیتال به یکی از مؤلفه‌های کلیدی قدرت ملی ایالات متحده تبدیل شده‌اند. پیوستن رسمی مدیران ارشد این شرکت‌ها به ساختار نظامی ارتش آمریکا، نشانه‌ای نمادین و درعین‌حال عملی از شکل‌گیری یک الگوی همگرایی نهادی میان قدرت نرم فناورانه و قدرت سخت نظامی است؛ الگویی که آینده امنیت ملی را در بستری کاملاً متفاوت از گذشته رقم می‌زند.

نوآوری «Detachment ۲۰۱» : پیوند فناوری و بخش نظامی

در ژوئن ۲۰۲۵، چهار تن از مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ فناوری شامل «پالانتیر»، «متا»، «OpenAI» و «Thinking Machines»، با درجه سرهنگ دومی به ساختار ذخیره ارتش آمریکا پیوستند. این اقدام در قالب یگانی جدید تحت عنوان «Detachment ۲۰۱» و در قالب یک یگان متمرکز بر نوآوری انجام شد؛ واحدی که در چارچوب ابتکار «Army Transformation Initiative» و با هدف نوسازی فناورانه ساختار دفاعی ایالات متحده ایجاد شده است. نام و مأموریت این یگان حامل پیام روشنی از رویکرد ارتش ایالات متحده برای خلق منابع دانشی جدید در سطوح راهبردی است.

4 چهره‌ای که به این ساختار پیوسته‌اند عبارت‌اند از شایام سانکار، مدیر ارشد فناوری شرکت «پالانتیر»، اندرو بوسورث، مدیر ارشد فناوری شرکت «متا»، کوین ویل، مدیر ارشد محصولات «OpenAI» و اب مک گرو، مشاور شرکت «Thinking Machines». این افراد، بدون گذراندن دوره‌های کلاسیک نظامی، از مسیر ارزیابی تخصصی و با تکیه بر تجربه و دانش فناورانه خود به درجات رسمی ارتش ارتقا یافته‌اند؛ امری که به عقیده کارشناسان بازتاب‌دهنده تحول در معیارهای شایستگی در ارتش مدرن آمریکا است.

الگویی نوین برای تلفیق ظرفیت‌های فناورانه

بر خلاف مدل سنتی آموزش نظامی، طرح جذب در «Detachment ۲۰۱» بر اساس آموزش‌های فشرده و حداقلی طراحی شده است. این آموزش‌ها شامل آشنایی مقدماتی با اصول نظامی‌گری، ساختار سازمانی ارتش، تیراندازی، آمادگی جسمانی پایه و قواعد انضباطی است. هدف این مدل، ادغام بدون مانع نیروهای متخصص فناوری در ساختار نظامی، بدون اخلال در فعالیت حرفه‌ای آن‌ها در بخش خصوصی است. همچنین اعضای این یگان موظف به ارائه حداقل ۱۲۰ ساعت خدمت فعال سالانه و حفظ سطح مشخصی از آمادگی جسمانی هستند.

پیش‌تر این الگو برای تخصص‌هایی چون پزشکی، حقوق و مشاوره مذهبی به‌کار گرفته می‌شد، اما گسترش آن به حوزه فناوری نشان از تغییر بنیادین در نگرش ارتش نسبت به نقش تخصص‌های فناورانه در امنیت ملی دارد.

مأموریت‌ها و نقش‌آفرینی در سطوح عملیاتی

بر اساس برآوردهای صورت گرفته، وظایف افسران عضو «Detachment ۲۰۱» بسیار فراتر از نقش‌های نمادین یا مشورتی صرف است. این افراد در طراحی، اجرا و ارزیابی پروژه‌هایی مشارکت می‌کنند که مستقیماً بر توانمندی عملیاتی ارتش آمریکا تأثیر می‌گذارند. از جمله حوزه‌های اصلی مأموریت آن‌ها می‌توان به طراحی الگوریتم‌های شناسایی خودکار تهدیدات در میدان نبرد، توسعه تصمیم‌یارهای هوشمند برای فرماندهان میدانی با قابلیت پردازش بلادرنگ داده‌های عملیاتی و ساخت سامانه‌های آموزشی تطبیقی اشاره کرد که می‌توانند بسته به توانمندی‌های فردی هر نیرو، منجر به طراحی و اجرای سناریوهای آموزشی ویژه‌ای شوند.

همچنین این متخصصان در پروژه‌هایی مانند طراحی ابزارهای پوشیدنی برای پایش لحظه‌ای سلامت جسمی و روانی نیروها و بهینه‌سازی زنجیره تأمین لجستیکی بر پایه فناوری‌های یادگیری ماشین و اینترنت اشیا نیز نقش‌آفرینی می‌کنند. ارتقا بهره‌وری عملیات پشتیبانی و کاهش زمان واکنش در پشتیبانی میدانی، از اهداف کلیدی این مأموریت‌ها به شمار می‌رود. بدین ترتیب، با اجرای طرح جدید، فناوری از یک نقش پشتیبان صرف، به یک رکن اصلی در طراحی، فرماندهی و اجرای عملیات نظامی ارتقا یافته است.

به‌منظور حفظ شفافیت و پیشگیری از تضاد منافع، ارتش ایالات متحده همچنین چارچوب‌های حقوقی، مقررات اخلاقی و مکانیزم‌های نظارتی دقیقی را برای حضور این افراد در نظر گرفته است. این چارچوب‌ها شامل محدودیت‌های شغلی، نظارت بر منافع بالقوه و تفکیک کامل نقش نظامی از مسئولیت‌های شرکتی می‌شود. در نتیجه، ضمن بهره‌برداری مؤثر از تخصص‌های فناوری، استقلال تصمیم‌گیری نظامی و رعایت منافع ملی در رأس اولویت‌ها باقی می‌ماند.

روند نهادینه‌سازی فناوری در ساختار دفاعی

تحلیل‌گران امنیتی بر این باورند که این تحول نه‌تنها یک تغییر سازمانی، بلکه بخشی از چرخشی عمیق در راهبرد کلان دفاعی ایالات متحده است؛ راهبردی که از منطق «واکنش پسینی» در برابر تهدیدات، به‌سوی «آماده‌سازی پیشینی» برای مواجهه با بحران‌های محتمل آینده سوق یافته است. به عبارت دیگر، به‌جای آن که ارتش آمریکا صرفاً در زمان بروز درگیری‌ها به دنبال نوآوری و اصلاح ساختار باشد، اکنون در حال پی‌ریزی زیرساخت‌هایی است که از پیش، آمادگی فناورانه و عملیاتی را در مواجهه با سناریوهای نظامی نوین تضمین کنند. این موارد، در مناطق حساسی همچون اروپا، با محوریت بحران اوکراین، غرب آسیا، در سایه مواجهه جمهوری اسلامی ایران با تجاوز رژیم صهیونیستی و شرق آسیا، با محوریت تنش‌های فزاینده با چین بر سر تایوان، جلوه‌های متعددی به خود گرفته‌اند.

در این چارچوب، ارتش ایالات متحده با درک ضرورت تحول بنیادین، از تمرکز صرف بر زرادخانه‌های سنتی و تجهیزات کلاسیک فاصله گرفته و به‌سوی طراحی و نهادینه‌سازی ساختارهایی مبتنی بر فناوری‌های پیشرفته حرکت کرده است؛ ساختارهایی که از سامانه‌های فرماندهی بلادرنگ، شبکه‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، تحلیل کلان‌داده‌ها و توانمندی‌های محاسباتی بالا بهره می‌گیرند. به زعم برخی متخصصان، این دگرگونی، صرفاً به‌معنای افزودن یک لایه فناوری بر ساختار موجود نیست، بلکه بازتعریفی عمیق از چیستی قدرت نظامی در عصر جدید محسوب می‌شود.

بر همین اساس، فناوری در راهبرد دفاعی ایالات متحده، دیگر تنها نقش پشتیبان را ایفا نمی‌کند؛ بلکه به‌عنوان یک مؤلفه مرکزی و تعیین‌کننده در تحقق برتری رزمی تلقی می‌شود. در نبردهای نوین، آن چه برتری میدانی را تعیین می‌کند نه فقط قدرت آتش، بلکه سرعت تحلیل داده، دقت تشخیص تهدید، انعطاف‌پذیری سامانه‌های واکنش سریع، و توانایی ادغام هوش انسانی و ماشینی در فرایند تصمیم‌سازی است. الگوریتم‌ها، داده‌های بلادرنگ و زیرساخت‌های محاسباتی به عناصر راهبردی نبردها تبدیل شده‌اند؛ مؤلفه‌هایی که هرچه زودتر در ساختار دفاعی ادغام شوند، مزیت رقابتی بالاتری را برای ارتش در صحنه جهانی تضمین خواهند کرد.

سنت دیرپای همکاری بخش‌های نظامی و فناوری آمریکا

سیلیکون‌ولی، اگرچه امروز به‌عنوان نماد نوآوری تجاری و خاستگاه شرکت‌های پیشرو در حوزه فناوری شناخته می‌شود، اما در حقیقت ریشه‌های عمیقی در همکاری‌های نظامی امنیتی ایالات متحده دارد. این منطقه از همان ابتدای شکل‌گیری خود در دوران جنگ جهانی دوم و سپس در سال‌های جنگ سرد، با پشتیبانی مالی و راهبردی وزارت دفاع آمریکا و نهادهایی نظیر آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA) رشد یافت. بسیاری از فناوری‌هایی که امروزه ستون‌فقرات دنیای دیجیتال را شکل می‌دهند، از دل پروژه‌های دفاعی متولد شده‌اند؛ مواردی که می‌توان از جمله آن‌ها به اینترنت، سیستم موقعیت‌یاب جهانی، فناوری‌های پیشرفته رمزنگاری، ریزپردازنده‌ها، هوش مصنوعی و سیستم‌های شناسایی تهدیدات اشاره کرد.

همکاری دانشگاه‌هایی چون استنفورد با مؤسسات نظامی و همچنین سرمایه‌گذاری مستقیم پنتاگون در شرکت‌های نوپا، زمینه‌ساز پیدایش اکوسیستم منحصربه‌فردی شد که مرز میان توسعه فناوری غیرنظامی و نظامی در آن از ابتدا در هم تنیده بود. در این چارچوب، می‌توان ساختارهایی چون «Detachment ۲۰۱» را نه به‌عنوان یک نوآوری صرف، بلکه به‌مثابه احیای مدرن یک سنت قدیمی دانست؛ سنتی که اکنون با نگاهی نوین و با تمرکز بر منطق جنگ‌های شناختی، الگوریتمی و مبتنی‌بر داده بازتعریف شده است. این بار، تمرکز نه‌فقط بر تولید ابزار، بلکه بر بازآفرینی ساختارهای تصمیم‌گیری نظامی، تسریع چرخه فرماندهی و ادغام معماری دیجیتال در بطن عملیات‌های میدانی است؛ مسیری که ارتش آمریکا را در مواجهه با تهدیدات پیچیده قرن جدید، مسلح به قابلیت‌هایی فراتر از تسلیحات متعارف می‌سازد.

جمع‌بندی و چشم‌انداز

در نهایت به نظر می‌رسد که پیوستن مدیران ارشد فناوری به ساختار رسمی ارتش آمریکا، صرف‌نظر از انگیزه‌های فردی آن‌ها، در بستر یک روند کلان و ساختاری قابل تفسیر است. ارتش ایالات متحده با درک عمیق از تحولات ژئوپلیتیکی و انقلاب فناوری، به‌جای آنکه در مواجهه با بحران‌ها دست به واکنش بزند، در حال ساختن ظرفیتی درون‌زا برای مدیریت آینده است. این روند می‌تواند به الگویی جهانی برای ارتش‌هایی بدل شود که با تهدیدات سایبری، نبردهای اطلاعاتی و جنگ‌های الگوریتمی روبه‌رو هستند.

در جهانی که مرزهای سنتی جنگ و صلح، سخت‌افزار و نرم‌افزار، دولت و شرکت فناوری در حال تداخل هستند، همگرایی نهادی میان ارتش و نخبگان فناوری نه‌تنها گریزناپذیر، بلکه شرط بقا در نظم امنیتی جدید جهان به‌شمار می‌آید.

لینک کوتاه : https://tabrizeman.ir/?p=126292
  • ارسال توسط :
  • 2 بازدید
  • دیدگاه‌ها برای همه مردان نظامی «متا»؛ نفوذ ساختاری ارتش آمریکا در شرکت‌های فناوری بسته هستند

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0

دیدگاهها بسته است.