تبریزمن- رضا قلیزاده: قرمزهای آذربایجان روز دوشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۹ در مصافی حساس سه بر یک مغلوب استقلال شدند تا سه امتیاز حساس و خانگی را به رقیب تهرانی خود واگذار کرده باشند.
از برخی اشتباهات تاکتیکی و فنی مسعود شجاعی در این دیدار که – آن هم بخاطر کم تجربگی در کسوت سرمربی است- بگذریم، به مشکلات بسیار بغرنجتر در مجموعه باشگاه بزرگ تراکتور خواهیم رسید که عمدتا از عملکرد نامطلوب زنوزی حاصل شده است.
▪️وعدههایی که عملی نشدند!
اگر تحقق وعده “ساخت استادیوم اختصاصی برای تراکتور” با توجه به شرایط حاکم بر جنبه اقتصادی ورزش ایران از همان ابتدا بعید به نظر میرسید و بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت، در عوض وعدههایی بودند که میتوانستند به واقعیت بدل شوند، اما نشدند.
“بهتر از استوکس را میآورم!” این جملهایست که محمدرضا زنوزی مطلق بعد از جدایی مهاجم جنجالی تراکتور در میان هواداران این تیم به زبان آور، اما هرگز عملی نشد. حتی شوهای رسانهای باشگاه تراکتور بعد از جذب فورچونه به عنوان گرانترین بازیکن تاریخ لیگ برتر نیز جواب نداد تا خیلی زود مشخص شود این بازیکن به هیچ عنوان قابل قیاس با مهاجم زهردار اسکاتلندی نبوده و بیشتر هواداران تراکتور را یاد کرپیچ مهاجم بیکیفیت سالهای قبل تراکتور انداخت.
حمزاوی مهاجم فعلی قرمزهای آذربایجان، آخرین تحفه خارجی مالک باشگاه برای تراکتور است، مهاجمی که کیفیتاش به سختی با مهاجمان درجه دو داخلی برابر میشود.
تراکتوریها اما بزرگترین خلف وعده از سوی زنوزی را در لیگ بیستم تجربه کردند، جایی که وعده بستن “تیمی کهکشانی” و “بهترین تیم آسیا”، به تیمی ختم شده که در تمام خطوط ضعفها و کاستیهای بسیار به خود میبیند. به حدی که بسیاری از بازیکنان جذب شده برای تراکتور در حد تیم میانه جدول لیگ ایران نیز نیستند، چه رسد به آسیا!
▪️تغییرات پی در پی در تمام ارکان باشگاه
تراکتورِ زنوزی را به جرات میتوان بیثباتترین باشگاه جهان نامید. تیمی که هوادارانش به صورت هفتگی شاهد تغییر در کادر مدیریتی و اجراییاش هستند، به گونهای که هر فصل صندلی مدیرعاملی و سرمربیگری تراکتور را حداقل دو نفر تجربه خواهند کرد. البته این تغییر به همین محدوده ختم نمیشود، چرا که کم نیستند بازیکنانی که بعد از نیم فصل یا نهایتا یک فصل حضور در تراکتور، اقدام به ترک باشگاه میکنند که در این میان سهم بازیکنان باکیفیت جداشده بیشتر است، بازیکنانی که هرگز جایگزین مناسبی برایشان جذب نمیشود تا تراکتور هر سال ضعیفتر شود. این حجم بالای تغییرات، بدون شک پرشورها را در رسیدن به آرزوهایشان ناکام خواهد گذاشت.
▪️فرار همیشگی از پاسخگویی!
بدون تردید اولین و مهمترین گام برای اصلاح اشتباهات در هر مجموعه یا حتی زندگی شخصی افراد، پذیرش اشتباه است. باید ابتدا قبول کنیم در عملکردمان خطا کردهایم و سپس برای بهبود شرایط اقدام کنیم، اتفاقی که در خصوص مالک فعلی باشگاه تراکتور شاهدش نیستیم.
محمدرضا زنوزی مطلق به عنوان مالک و نفر اول مجموعه باشگاه تراکتور بدونشک مسئول مستقیم شرایط حاکم بر تراکتور است اما آنچه در این سه فصل رُخ داده است فرار رو به جلو از سوی زنوزی و انداختن مشکلات و تصمیمات غلط بر گردن مدیران پایین دست بوده است. امری که خود به خود باعث تغییرات گسترده و سریالی در تراکتور شده است. از شوهای رسانهای چون انعقاد خواهرخواندگی با روبین کازان روسیه گرفته تا انعقاد قرارداد همکاری با فنرباغچه ترکیه را میتوان سرپوشی برای تصمیمات غلط مدیریتی زنوزی دانست.
انتصاب مدیران غیرفوتبالی و انتخاب مشاورین نامناسب و از همه مهمتر اعتماد و دست راست خطاب کردن شخصی که به عنوان دلال منشوری در فوتبال ایران شناخته شده است و پیشتر نیز فدراسیون علیهاش بیانیه صادر کرده است، سر لیست بزرگترین اشتباهات زنوزی به حساب میآیند.
برکسی پوشیده نیست که ادامه روند فعلی، تراکتور را به ورطه نابودی خواهد کشاند و از تیم همیشه مدعی یک تیم بیروح پایین جدولی خواهد ساخت، البته اگر در طولانی مدت اثری از تراکتور مانده باشد. فارغ از تمام مباحث، زنوزی باید بخاطر داشته باشد خیلی زودتر از آنچه فکر میکند میتواند دیر شود و از زبانها و قلمهایی که دیروز تحسین میشنید، “حیا کن، رها کن” بشنود. و اگر دوست دارد نزد فوتبالدوستان آذربایجان محبوب بماند، لازم است در سیاستهای خرد و کلان خود تغییرات بزرگی اعمال کند.