به گزارش تبریزمن، وقتی سخن از «فرهنگ» به میان میآید، برخی تصور میکنند باید چندین جلد کتاب خواند و با اصول، قوانین و قواعدی بسیار آشنا شد؛ اما واقعیت این است که هر کار کوچکی که ریشه در فکری سالم داشته باشد و دیگر اعضای جامعه را از آلودگیهای ذهنی و عملی دور کند، خود بخشی از فرهنگ محسوب میشود.
همهٔ ما به شهری که در آن زندگی میکنیم دلبستگی داریم و رضایت نمیدهیم آسیبی به آن وارد شود. پس اگر رفتارهای روزمرهمان نیز در همین راستا باشد، فرهنگ شهروندی را رعایت کردهایم و شهروندی بافرهنگ بهشمار میرویم.
در برخی ایام و مناسبتها، شهر بیش از هر زمان دیگری به این فرهنگ نیاز دارد. چراکه به دلیل حضور بیشتر مردم در معابر و فضاهای عمومی، احتمال افزایش زباله و آلودگی خیابانها و کوچهها نیز بیشتر میشود. در کنار این مسئله، زحمت مضاعفی برای نیروهای خدماتی شهرداری ایجاد میشود؛ همان افراد بیادعا و خدومی که در سختترین شرایط برای پاکیزگی شهر تلاش میکنند و هرگز از انجام وظیفه شانه خالی نمیکنند. گاه حتی دیدهایم برخی از آنان در این مسیر جان خود را نیز از دست دادهاند.
حال، با اندکی دقت در رفتارها و با احترامگذاشتن به حقوق کسانی که با آنان در یک محله و شهر زندگی میکنیم، میتوان شرایطی رقم زد که به نفع شهر، محیط زیست، و یک زندگی سالم برای خودمان و آیندگان باشد.
در ایام عزاداری مولای شهیدان، امام حسین (ع)، و اربعین حسینی، شیعیان آن حضرت با نذر و خیرات، ارادت خود را به آستان ایشان نشان میدهند؛ اینجاست که طرز فکر فرهنگمدار، به کمک شهرمان میآید و اجر و قرب عزاداریها را چند برابر میکند.
بدیهیست که به دلایل بهداشتی، نذورات در سالهای اخیر در ظروف یکبار مصرف توزیع میشوند. این ظروف بسته به نوع نذری، قابل بازیافت یا غیرقابل بازیافتاند. مهم این است که پس از مصرف، این ظروف در خیابانها رها نشوند و فضاهای عمومی شهر با سطلهای زباله اشتباه گرفته نشوند.
اگر هدفمان پیروی از سیرهٔ امام حسین (ع) باشد ـ که هیچگاه راضی به آزار بندگان خدا نبودهاند ـ پس باید هوای همشهریان زحمتکش را نیز داشته باشیم. حتی اگر از دریچهٔ انسانیت نیز نگاه کنیم، نباید راضی باشیم کسی کمر خم کند تا زبالهای را که ما بیتفاوت رها کردهایم جمعآوری کند.
پاکیزهنگهداشتن شهر پس از هر برنامه و مراسمی، نشانهای از والاترین درجهٔ فرهنگ شهروندی است؛ بهویژه اکنون که تبریز عزیزمان عنوان «پایتخت محیط زیست کشورهای آسیایی» را کسب کردهاست، باید این عنوان را با بهترین جلوهها منعکس کرده و شایستگیاش را اثبات کنیم. باید آیینهای از تلفیق فرهنگ و باور باشیم؛ که بیگمان، از همیشه تأثیرگذارتر خواهد بود.
شهر من، تنها محل زندگی من نیست؛ پناهی برای فرزندان من و نسلهای آینده است. آنان این میراث گرانبها را به امانت به ما سپردهاند و انتظار دارند با مسئولیتی همهجانبه از آن نگهداری کنیم. اگر شهرمان را دوست داریم، در همه حال، همه جا و در تمامی شرایط، از آن مراقبت کنیم.