«ایجاد رنج»؛ عبارتی کوتاه اما پرمعنا که از زبان ریچارد نفیو، معمار اصلی تحریمهای آمریکا علیه ایران، بیرون آمد و ماهیت این ابزار سیاسی اقتصادی را روشن کرد. او با صراحت گفت هدف نهایی تحریمها، «انتقال فشار از جامعه به حاکمیت» است تا تهران وادار به پذیرش خواستههای واشنگتن شود. تحریمها قرار بود ایران را فلج کنند، خیابانهای تهران را پر از اعتراض کنند و اقتصاد کشور را به زانو درآورند. اما حالا بیش از یک دهه گذشته و تصویر امروز، درست در نقطه مقابل طراحی اولیه نشسته است.
ایران نهتنها در برابر تحریمها از پای درنیامد، بلکه به یکی از اعضای رسمی و فعال سازمان همکاری شانگهای و سپس بریکس بدل شد؛ سازمانهایی که نماد شکلگیری جهان چندقطبی و پایان انحصار غرب به شمار میروند. به این ترتیب، تحریمهایی که قرار بود «نعمت» واشنگتن باشد، به فرصتی برای تهران تبدیل شد تا ظرفیتهای داخلیاش را بروز دهد و با اتکا به شرق، راهی تازه برای مقابله با سلطهگری غرب بیابد.
نقطه عطفی در گذار نظم جهانی
پیوستن جمهوری اسلامی ایران بهعنوان نهمین عضو رسمی سازمان همکاری شانگهای در دولت شهید سیدابراهیم رئیسی، یک حادثه معمولی در دیپلماسی نبود. این رخداد، همان نقطه عطفی است که در کتابهای آینده روابط بینالملل بهعنوان بخشی از گذار تاریخی نظام جهانی از تکقطبی آمریکایی به چندقطبی شرقی غربی معرفی خواهد شد.
همین تحولی بود که هنری کسینجر سالها پیش به رهبران آمریکا هشدار داده بود: افراط در استثناگرایی، نظم پساجنگ سرد واشنگتن را متزلزل خواهد کرد. همان هشداری که بعدها زبیگنیو برژینسکی نیز در کتاب «انتخاب؛ سلطه یا رهبری» به آن اشاره کرد و سیاست خارجی یکجانبهگرایانه آمریکا را «سمی مرگبار» برای ادامه هژمونی ایالات متحده خواند.
تحریم؛ ابزار کهنهشده علیه ایران
در عمل، آمریکا و متحدانش هرچه در توان داشتند آزمودند؛ از تهدید نظامی و فشار سیاسی گرفته تا فعالسازی «مکانیسم ماشه». اما نتیجه چه شد؟ ایران نهتنها ایستاد، بلکه توانست ساختار اقتصادیاش را با شرایط جدید سازگار کند.
کارشناسان تحریم بارها هشدار داده بودند که نمودار اثرگذاری تحریمها از قله عبور کرده و رو به نزول است. امروز این پیشبینی تحقق یافته است، اقتصاد ایران با وجود همه فرازونشیبها، راههای تازهای برای بیاثر کردن تحریم پیدا کرده و همین موضوع، کشورهای عضو شانگهای را مجاب کرد که تهران را بهعنوان عضو دائم بپذیرند. چرا؟ چون ایران از نگاه آنان نه یک «بار اضافه»، بلکه یک ظرفیت اقتصادی سیاسی امنیتی برای مقابله با سلطه آمریکا است.
فرصتهای اقتصادی شانگهای برای ایران
پرسش اصلی اینجاست: عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه دستاوردهای اقتصادی مشخصی دارد؟
۱. شبکه فروش نفت و گاز به چین: این مسئله برای ایران حیاتی است، تیم مذاکرهکننده آمریکایی در گفتوگوهای احیای برجام، فروش روزانه یک میلیون بشکه نفت ایران به چین را بهعنوان یک «امتیاز» معرفی کرده بود. اما اکنون و در سایه همکاریهای شانگهای، این ابزار فشار از دست واشنگتن خارج شده است.
۲. تأمین امنیت مسیر ابتکار کمربند و جاده (BRI): ایران در قلب جغرافیای این پروژه عظیم قرار دارد. حضور تهران در شانگهای یعنی تضمین امنیت و استمرار یکی از مهمترین طرحهای اقتصادی جهان که چین و شرق آسیا روی آن حساب ویژه باز کردهاند.
۳. بازسازی اقتصاد داخلی: اقتصاد ایران که سالها تحت فشار تحریم بوده، اکنون با دسترسی به بازارهای گسترده آسیایی و امکان تجارت پایاپای، فرصت دارد نفس تازهای بکشد و معیشت مردم بهبود یابد.
شانگهای؛ بلوک شرق یا سنگ بنای جهان چندقطبی؟
باید دقت داشت که عضویت ایران در شانگهای به معنای پیوستن به یک «بلوک شرق آماده» نیست. بلکه این سازمان بستری است برای شکلگیری تدریجی یک قطب جدید در نظام بینالملل. درست همانطور که آمریکا در ۲۰۰۶ میلادی تلاش کرد با جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان، «خاورمیانه جدید» را با خون و آتش بسازد و کاندولیزا رایس آن جنگ را «درد زایمان خاورمیانه جدید» نامید امروز شانگهای میتواند سرآغاز تولد «غرب آسیای جدید» باشد؛ این بار با محوریت ایران و نیروهای ضدآمریکایی.
پیام روشن برای واشنگتن
واقعیت این است که غرب جز زبان زور چیزی را نمیفهمد. آنها سالها کوشیدند با فشار تحریمها ایران را وادار به تسلیم کنند، اما آنچه رخ داد خلاف انتظارشان بود:
- تحریمها ایران را خودکفا کرد.
- فشارها موجب شد تهران به شرق گرایش بیشتری پیدا کند.
- امروز، ایران در جایگاهی نشسته که هم روسیه و هم چین آشکارا از آن حمایت میکنند.
چالش دیپلماسی در دولت جدید
با وجود همه این دستاوردها، پرسش دیگری مطرح است: آیا دولت جدید ایران میتواند از این فرصت تاریخی درست بهرهبرداری کند؟
انتظارات از مسعود پزشکیان، رئیسجمهور جدید، بسیار بالاست. سفر او به اجلاس شانگهای میتواند به شاهکلید دولتش برای حل ناترازیهای داخلی و تثبیت امنیت ملی در عرصه بینالملل بدل شود؛ به شرط آنکه نگاه به غرب و امید به برجامهای نیمهجان کنار گذاشته شود. شانگهای باید از یک حضور نمادین به یک راهبرد ملی ارتقا یابد.
ظهرهوند: تحریمها برای ایران «نعمت» شد
ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به اظهارات ریچارد نفیو، معمار تحریمهای آمریکا علیه ایران اظهار کرد: هدف تحریمها از ابتدا ایجاد رنج برای مردم ایران بود، اما واقعیت این است که تحریمها در کلیت خود برای کشوری همج ون ایران که راهبرد توسعه برپایه جایگزینی را دنبال میکرد، تبدیل به یک نعمت شد. این فشارها موجب شد ما به ظرفیتهای داخلی رجوع کنیم و امروز قادر باشیم بسیاری از کالاها و فناوریها را بومیسازی کنیم.
وی افزود: فشارهایی که امروز مردم تحمل میکنند، ناشی از ناکارآمدی و بیاعتقادی برخی مدیران است، نه ذات تحریم عدهای از مدیران به جای استفاده از منابع برای توسعه کشور، به واردات کالاهای اساسی و سوداگری روی آوردند. به همین دلیل تحریم برای ما نعمت بود، اما سوءمدیریتها فشارها را افزایش داد.
ظهرهوند با تأکید بر اینکه اگر دولت برنامهای روشن و دقیق بر پایه مشارکت مردم داشت میتوانست رشد ۸ درصدی را محقق کند، خاطرنشان کرد: نفیو خودش هم میدانست که هنر تحریمها قائم به عناصر داخلی است؛ همانهایی که امروز به آنها لقب «کاسبان تحریم» داده میشود.
وی در ادامه به جنگ دوازدهروزه اخیر اشاره کرد و گفت: این جنگ نشان داد ظرفیتهای ما بسیار بالاست، هرچند ضعفهایی در پدافند داشتیم که محصول عملکرد دولتهای قبل بود که به جای تقویت توان دفاعی از طریق روسیه و چین، تمام تمرکز خود را بر مذاکره با غرب گذاشت. غربی که از یک سو ما را تحریم میکرد و از سوی دیگر بهدنبال لیبیسازی و سوریهسازی ایران بود.
راه نجات ما کار با قدرتهای نوظهور است
ظهرهوند تصریح کرد: سفر پزشکیان به اجلاس شانگهای نشان داد که راه نجات ما کار با قدرتهای نوظهور است. غرب جز زبان زور چیزی نمیفهمد و حق را در سایه قدرت تعریف میکند، بنابراین اگر میخواهیم از حقوق ملت دفاع کنیم، باید قوی شویم و این همان چیزی است که غرب هرگز خواهانش نیست.
به گفته این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در اجلاس شانگهای شاهد بودیم که رهبران چین و روسیه تمامقد از ایران حمایت کردند و اقدام کشورهای اروپایی در بحث مکانیسم ماشه را محکوم نمودند. حتی دبیرکل سازمان ملل نیز بر حقوق هستهای ایران تأکید کرد و گفت ایران هرگز به سمت تولید بمب نرفته است، حال اگر باز هم به سمت غرب برویم، جز حماقت تعبیر دیگری نمیتوان داشت.
ظهرهوند در پایان تأکید کرد: این سفر نشان داد که آنچه ما سالها هشدار دادهایم درست بوده است. دنیا تنها آمریکا و اروپا نیست؛ قدرتهای نوظهور در حال شکلدهی به جهان چندقطبیاند. ایران باید با اتکا به ظرفیتهای نرم و سخت خود در این روند نقشآفرین باشد. از مسعود پزشکیان انتظار میرود تکلیف خود را با آینده ایران روشن کرده و مسیر غلط اعتمادسازی با غرب و نتایج فاجعهبار برجام را برای همیشه کنار بگذارد. ملت ایران همواره آماده پشتیبانی تمامقد از دولتی هستند که در مسیر قدرتیابی و عزت ملی گام بردارد.
ایران قویتر ایستاد
ریچارد نفیو و همفکرانش طراحی کرده بودند که تحریمها خیابانهای ایران را به آشوب بکشانند. آنها روی رنج مردم حساب باز کرده بودند. اما امروز، واقعیت چیز دیگری است: ایران با قدرت در شانگهای و بریکس ایستاده، غربیها ابزار فشار خود را از دست دادهاند، و همان «رنج تحریم» به فرصتی تاریخی برای ملت ایران تبدیل شده است.