تبریزمن- روحالله رشیدی: سالهای سال است، مناطق وسیعی از حاشیۀ کلانشهرِ نامدارِ تبریز، ماههایی از سال را با قطعیهای مکرر و آزاردهندۀ آب سپری میکند.
پاسخِ مسئولان آبِ تبریز اما آزاردهندهتر از دردِ بیآبی است. آنها سالهاست میگویند: در ماههای پرمصرف سال، فشار آب پایین میآید و آب به مناطق حاشیهای شهر که در ارتفاع زیادی قرار دارند، نمیرسد!
از این توجیه آزاردهندهتر نمیتوان یافت. این توجیه را فقط میتوان در مواجهه با حاشیهنشینها به کار برد؛ وگرنه کسی که جغرافیای تبریز را میشناسد، میداند که این شهر غیر از حاشیههایِ به اصطلاح مرتفعش، مناطق مرتفع و البته مرغوب و مطلوب، دیگری هم دارد که هیچگاه به بهانۀ مرتفع بودن، راهِ آبشان را وقت و بیوقت نمیبندند؛ یعنی نمیتوانند که ببندند!
تازه همان حاشیۀ شمالی تبریز که با قطعی مکرر آب، آنهم به بهانۀ ارتفاع منطقه، تنبیه میشود، کوهی داریم به نام عینالی.
در دو دهۀ گذشته این کوهِ خشک و خالی را به جنگل سرسبز تبدیل کردهایم. درست در قلۀ همین کوه (در ارتفاعی قریب به ۲۰۰۰ متری)، دریاچهای هم ساختهایم که همیشه پر از آب است. دریاچهای با گنجایش ۵۴۰۰۰ متر مکعب آب. بسی زیبا و رشکبرانگیز!
اما کسی نمیپرسد چطور توانستهایم دریاچهای با این ظرفیت را در چنین ارتفاعی بسازیم و همیشه هم پر از آب باشد، اما مدعی هستیم زورمان نمیرسد به محلاتِ دامنۀ همان کوه، آب برسانیم؟
آبی که عینالی را اینگونه سبز کرده از کیلومترها دورتر، با لولهگذاری طولانی و پمپهای قوی، به بالای ارتفاع ۲۰۰۰ متری میرسد؛ یعنی میرسانیم! اما نمیتوانیم برای پمپاژ آب یا تقویت فشار انتقال آب به مناطقی پرجمعیت، کاری بکنیم؟!
عقل حسابگر میگوید میتوانیم و میتوانند اما لابد میگوییم این حاشیهنشینها به این وضع عادت کردهاند؛ چند ماه دندان روی جگر میگذارند و با آفتابه و دبّه و بطری، روزگار میگذرانند و تمام میشود!
این تبعیض مشهود، قطعاً ریشههای فکری و اعتقادی دارد؛ یعنی کسانی که مکلف به آبرسانی عادلانه برای همه هستند، معتقد نیستند که همۀ شهروندان حق دارند عادلانه به آب دسترسی داشته باشند؛ به باورشان، آبرسانی به بعضیها واجبتر است. مسوولان اصلی هم که اساساً در مخیلهشان نمیگنجد چیزهایی مثل قطعی مکرر آب یا حقوق ۷۰۰ هزار تومانی!