به گزارش آژانس خبری تبریزمن، دقت و وسواسی که در این زمینه وجود دارد، شایسته تقدیر است و باعث می شود که اعتماد به این پروسه افزایش یابد. اما در بررسی و تحلیل طرح های دانش بنیان شکست خورده به وفور می توان به طرح های درخشان با بار علمی برخورد کرد که در مسیر تجاری سازی شکست خورده اند. در واقع تجاری سازی را می توان پاشنه آشیل شرکت ها و طرح های دانش بنیان و فناور عنوان کرد که بخشی از این فقدان نیز به نحوه بررسی کارشناسان در زمان اعطای عنوان دانش بنیان برمی گردد.
یکی از تفاوت های کشورهای پیشرفته با کشورهای در حال توسعه را باید در زمینه تجاری سازی طرح ها و پژوهش ها دانست. در کشورهای پیشرفته درصد بالایی از پروژه ها به مرحله تجاری سازی می رسند و حتی این مرحله را تا جهانی سازی پیش می برند. این در حالیست که در کشورهای در حال توسعه شاهد کم بودن این آمار و پروژه های بیشماری هستیم که در مرحله تحقیق بسیار عملیاتی بوده اما در مرحله تجاری سازی به طور کامل کنار گذاشته می شوند.
بخشی از این فقدان به خود شرکت های دانش بنیان و فناوران برمی گردد. این شرکت ها و مجموعه ها معمولا از افرادی شکل می گیرند که در حوزه های تخصصی خود، جزو برترین های علمی، دانشگاهی و صنعتی هستند. طبیعتا این افراد دید تجاری ندارند و از علوم تجاری سازی، بازاریابی و فروش بی بهره هستند. متاسفانه هیچ اجبار یا نیازی نیز به اضافه کردن چنین فرد متخصصی در حوزه فروش و بازار نیز در ابتدای کار نمی بینند. آن ها معمولا روی پروسه تحقیق، نمونه سازی و تولید متمرکز می شوند و زمانی احساس نیاز می کنند که محصول تولید شده ولی در مرحله تجاری سازی با مشکل جدی روبرو هستند. گاهی در این مرحله می توان به اضافه کردن متخصصین، مشکل را حل کرده و یک محصول یا طرح را از شکست نجات داد اما در بیشتر مواقع نیز گریز از شکست امکان پذیر نیست و به اصطلاح کار از کار گذشته است.
در این میان نباید از نقش تیم های ارزیاب در این شکست ها نیز به سادگی گذشت. تیم های ارزیاب و شرکت هایی که در این زمینه فعالیت می کنند نیز تماما از کارشناسان حوزه مورد تخصص خود و از افراد دانشگاهی و علمی انتخاب می شوند تا بتوانند نظر قاطعی در مورد طرح ها بدهند. اگرچه این موضوع باعث افزایش کیفی شرکت های دانش بنیان شده است اما جای خالی افراد متخصص بازار و تجاری سازی در کنار این کارشناسان علمی و دانشگاهی احساس می شود.
شاید زمان آن رسیده است که ارزیابی شرکت های دانش بنیان با ترکیبی از تیم های علمی و متخصصین تجاری سازی انجام شود و یا این ارزیابی به صورت دو مرحله مجزا برای تعیین سطح علمی و امکان سنجی از نظر تجاری سازی و بازاریابی صورت گیرد. هزینه هایی که دولت برای شرکت های دانش بنیان و فناور انجام می دهد اگرچه از نظر بسیاری از افراد کافی نیست اما هزینه بالایی در طول سال است که اگر درست مصرف شود، نتیجه آن ظرف چند سال با تجاری سازی و جهانی سازی محصولات مشخص می شود. اگر هدف نهایی حمایت از دانش بنیان ها را شکوفایی اقتصاد در نظر گرفته ایم، پس مجبوریم از پروژه ها و طرح هایی حمایت کنیم که صد در صد قابلیت تجاری سازی و فروش دارند.
?️ علی ابراهیمیان