ایوب مرکب ساز مدت هاست از این مغازه به آن مغازه اسباب کشی می کند تا از دنیای ریز و درشت چوب و چرم ایده های خود را به ظهور برساند. سال ها او سر به زیر با چشمان و انگشتان اش از تکه های دورریز چرم و از چوب های بی مصرف تصورات خود را دوخته و تراشیده، اگر که روز به روز از توجه به آثار هنری کاسته می شود و بر درآمدش تاثیر منفی دارد.
مرکب ساز علاقه مندانی را در دامن خود می پرورد تا فراز راه آیندگان بوده باشد و به اشیا طوری بنگرند که در ذهن شان آراسته می شود. خلاقیت پرورده ی او در کشتی چوبی اش از دریاهای مواج هنر به سوی آینده ای شایسته آدمی ره سپار می شود.