به گزارش تبریزمن به نقل از خبرگزاری ایرنا، اینکه چرا تراکتور در مدیریت زنوزی نتوانسته با توجه به هزینه های گزافی که صرف آن شده به موفقیت های خوبی دست یابد از عوامل زیادی متاثر است و ناکامی های آخر فصل این تیم ریشه دار به سنتی در این تیم تبدیل شده که با هر مربی و بازیکنی، تغییر نکرده و هر سال با باخت های پی در پی پایان فصل آغاز می شود و حتی تغییر سرمربی که سهل ترین گزینه برای آرام کردن هواداران و شوک دادن به تیم است نیز در مورد تراکتور جواب نداده و وضع این تیم بدتر و بدتر شده است.
مالک این باشگاه که به گفته خودش از جیبش برای تیم هزینه می کند به دلیل مشغله کاری بالا، امور تیم و باشگاه را به افرادی به ظاهر فوتبالی واگذار کرده و هر از چندگاهی با حضور در بازی های خانگی تیم یا مهمانی ها و دورهمی های باشگاه، سخنانی دلخوش کننده در مورد تیم و آینده باشگاه و اهدافش به زبان می آورد که با توجه به حوادث اخیر و تکرار آن در گذشته، حنای زنوزی دیگر بین هواداران تراکتور رنگی ندارد و آنها یکصدا خواستار تعیین تکلیف تیم از سوی مسئولان و نظارت بیشتر بر این تیم و باشگاه هستند.حنای زنوزی دیگر بین هواداران تراکتور رنگی ندارد و آنها یکصدا خواستار تعیین تکلیف تیم از سوی مسئولان و نظارت بیشتر بر این تیم و باشگاه هستند
به درستی معلوم نیست افرادی که زنوزی در تیم انتصاب کرده طبق کدام اصول و ویژگی ها بوده است، مرور زمان بارها نشان داده که این افراد نه تنها فایده ای برای باشگاه نداشته اند بلکه مقابل اهداف ترسیمی تیم و باشگاه نیز قرار می گیرند و مانع از تحقق اهداف این تیم می شوند و هواداران میلیونی این تیم را با باخت های بد و دور از حد یک تیم لیگ برتری، سرخورده و ناراحت روانه خانه هایشان می کنند و انتظار هم دارند که هوادار این ندانم کاری ها و کم کاری های آنها را برای چندمین بار تحمل کرده و اعتراض نکند.
جالب تر اینجاست این افراد نه تنها از سوی زنوزی ترد و کنار گذاشته نمی شود بلکه برای سال و سال های بعدی نیز با آنها قرارداد همکاری بسته می شود و افرادی که تاثیری در ناکامی های تیم نداشته یا حداقل کمترین اثرگذاری را داشته اند قربانی می شوند و تیم با همان نفرات و ایده ها و تفکرها، برای فصل بعدی بسته می شود.
یکی از افرادی که در سال های گذشته زنوزی علاقه زیادی به حضور وی در باشگاه های تحت مالکیتش داشته هوشنگ نصیرزاده است، بیشتر کارشناسان فوتبال بر این عقیده هستند که حضور نصیرزاده در باشگاه های تبریز نتیجه ای جز انحلال و از بین رفتن تیم ها برای تبریز نداشته اما معلوم نیست که چرا زنوزی همچنان به حضور وی در تراکتور اصرار دارد و شکست ها و ضعف های وی در مدیریت تیم را نمی بیند.
نصیرزاده شاید داور و مدرس خوبی باشد اما در تبریز نشان داد که استعداد مدیریتی ندارد و نتیجه حضور وی و اطرافیانش که همه سابقه داوری دارند، بر سر تیم های تبریزی به عنوان مدیر، بن بست مدیریتی و انحلال و از بین رفتن تیم ها را در پی داشته و چه بسا هر تیمی که جای تراکتور بود در مدیریت آقای نصیرزاده چند بار منحل شده بود.
نصیرزاده با آنکه مدیرعامل یک باشگاه شهرستانی است اما بیشتر ترجیح می دهد مصاحبه هایش را با رسانه های مرکزی انجام می دهد و توجه چندانی به رسانه های محلی که منعکس کننده صدا و خواسته هواداران و علاقه مندان تیم هستند، ندارد نصیرزاده با آنکه مدیرعامل یک باشگاه شهرستانی است اما بیشتر در تهران بوده و ترجیح می دهد مصاحبه هایش را با رسانه های مرکزی انجام دهد بر این اساس توجه چندانی به رسانه های محلی که منعکس کننده صدا و خواسته هواداران و علاقه مندان تیم و همین طور باشگاه هستند، ندارد و البته در بیشتر مصاحبه های فرمایشی و دیکته شده که انجام می دهد بجای پرداختن به مشکلات تیم و یافتن راه حل رفع برای آنها، داستان سرایی می کند و روابط عمومی باشگاه نیز به جای ارتباط با رسانه ها با انعکاس این مصاحبه ها در سایت رسمی باشگاه، سعی در لاپوشانی ضعف مجموعه باشگاه دارد.
از ابتدای فصل جاری همه علاقه مندان به تراکتور از کودکی که تازه فوتبال را فهمیده تا افرادی که سال ها خاک زمین های فوتبال را خورده اند نسبت به ضعف دروازه بان اصلی تیم و نبود جایگزین مناسب برای وی، ضعف خط دفاعی و بازیکن بازی ساز و همچنین نبود مهاجم شش دانگ و تمام کننده به مدیران باشگاه تذکر دادند اما گوش شنوایی در باشگاه نبود و تیم زنوزی به رغم بودجه بندی با ارقام نجومی، با بازیکنانی که در فهرست مازاد باشگاه های بزرگ بودند وارد مسابقات شد و در ادامه و جریان مسابقات لیگ برتر از همین نقطه ضعف ها نیز ضربات فراوانی خورد.
در نیم فصل نیز بازیکنانی به خدمت گرفت که آماده نبودند و در فهرست مازاد تیم های بزرگی که در کورس قهرمانی بودند و این بازیکنان نیز نتوانستند این نقاط ضعف را پوشش دهند و همه این کاستی ها و نقاط ضعف در سه بازی گذشته خانگی آشکار شد که به نظر در چند هفته باقیمانده تا پایان لیگ نیز این روند ادامه خواهد داشت.
پاکو خمز، نخستین نفری بود که بعد از جریانات اخیر از تیم جدا شد و با آنکه در جمع بازیکنان دلیل جدایی اش را مسائل فوتبالی و فنی اعلام کرده بود اما در مصاحبه ای که زیاد اخلاق مدارانه نبود دلایل دیگری برای این تصمیم خود ارایه کرد که خارج از موضوع گزارش است، خمز بارها و بارها در مصاحبه های خود اعلام کرده بود که کاری به جذب بازیکنان ندارد و نیازهای تیم در زمینه بازیکن را به مدیریت اعلام می کند تا آنها با توجه به این نیازها، بازیکن جدید به خدمت بگیرند، با استناد به این گفته خمز، همه مسئولیت ها متوجه نصیرزاده می شود، نصیرزاده ای که بدترین بازیکنان را به قیمت های گزاف تحمیل باشگاه کرده و نتیجه ای نگرفته است که نمونه های آنها در باشگاه تراکتور بسیار زیاد است، وی و اطرافیانش به رغم نگرانی های هواداران در مورد نبود مهاجم در تیم، در ابتدای فصل بجای جذب مهاجم، چند بازیکنی که بهتر از آنها در تیم موجود بود جذب کردند که دردی از تراکتور درمان نکردند.
حرف نشنوی های مدیران تراکتور که همواره خود را جدا از هواداران دانسته و می دانند صبر آنها را لبریز کرد و هواداران تراکتور را که بانی شعار “عیبی یوخ” در فوتبال ایران بودند از این کرده پشیمان کردند و کار بجایی رسید که هوادار چاره ای جز حضور در فرودگاه و رساندن صدای اعتراض خود به گوش مدیران این تیم شدند.
همین مدیران، باز صدای این اعتراض ها را نشنیدند و با برداشت ناشیانه خود از این اعتراضات و محکوم کردن هواداران، در مصاحبه با رسانه دم دست خود، اعلام کردند که این رفتار دوستداران تراکتور موجب فرار گزینه های سرمربیگری در این تیم شده و با این کار خواستند تا به هوادار اعمال فشار کنند تا هیچ وقت اعتراض نکند.
اعتراض به نحوه بازی و نتایجی که کسب می شود حق طبیعی هواداران است که نباید باشگاه تراکتور این حق را سلب کند و برای رسیدن به این هدف خود، از ابزار مختلفی از جمله وعده های توخالی و نسیه برای فصل بعدی یا اعمال فشار استفاده می کنند و کانون هواداران تراکتور نیز که دست نشانده باشگاه است و نمایندگی هواداران را نمی کند در چنین مسائلی ورود نمی کند.
هوادارانی که بامداد شنبه هفته جاری در فرودگاه تجمع کردند با علم به اینکه مدیریت فعلی نمی تواند و نمی خواهد در تراکتور کاری انجام دهد همگی یکصدا خواستار اتمام مدیریت شخص زنوزی و اطرافیانش در باشگاه تراکتور شدند اما به نظر می رسد این اعتراضات همچنان بی اثر است و افرادی که دور سفره تراکتور نشسته اند با نسبت دادن این اعتراضات به افراد “هوادارنما”دوست ندارند و نمی خواهند درکی از خواسته های هواداران و فوتبال تبریز که بخش مهمی از فوتبال کشور است را داشته باشند.
این تیم در این فصل نتوانسته است از ۶ بازی حیثیتی و تماشاگرپسند استقلال، پرسپولیس و سپاهان بردی کسب کند و از طرفی در تیم ملی نیز تنها یک نماینده دارد کارنامه تراکتور به خصوص در فصل جاری بسیار ضعیف است.
تیم فوتبال تراکتور که تا چند روز پیش یکی از مدعیان فصل جاری رقابت های لیگ برتر بود با قبول ۲ تساوی و ۲ شکست و کسب ۲ امتیاز، از جمع مدعیان فاصله گرفت و با ادامه روند فعلی حاکم بر باشگاه و تیم، سقوط در جدول رده بندی برای این تیم بسیار محتمل است.
این تیم با ۴۰ امتیاز در رده چهارم ایستاده و در هفته بیست و پنجم که ۱۲ اردیبهشت انجام می شود در تبریز میزبان استقلال صدرنشین خواهد بود که این بازی جزو ۶ بازی تماشاگرپسند و حیثیتی برای هواداران است، گرچه تمام بازی های لیگ، حساس و قابل احترام است.